نقد فلسفه ( فصل اول : تعریف فلسفه )

چگونه علوم مختلف ایجاد می شوند ؟ نیازهای مختلف انسان ( چه نیازهای عینی خارجی و چه نیازهای صرفاً درونی مثل ارضای کنجکاوی و امثال آن ) علت اصلی گرایش به علوم مختلف و به وجود آمدن آنها است. به عنوان مثال نیاز به سلامت جسم ، موجب می شود انسان به دنبال پاسخگویی به سؤالاتی در این زمینه رود ؛ « چه چیز یا چیزهایی موجب بیماری می شود ؟ » ، « چگونه می توان از بیماری پیشگیری کرد ؟ » ، « چگونه می توان بیماری را درمان نمود ؟ ». از دل این سؤالات ، و در مسیر پاسخگویی به آنها ، سؤالات دیگری ایجاد می شود ؛ « اجزای مختلف جسم انسان چیستند ؟ » ، « هر جزء چگونه کار می کند ؟ » ، « تأثیر اشیاء و پدیده های مختلف ( خوردنیهای گوناگون ، آشامیدنیهای مختلف ، فصول سال ، هوا و … ) بر انسان چگونه است ؟ » و … دهها و صدها سؤال از این قبیل. مجموعهء این سؤالات و پاسخهایی که علمای طب در طول قرون متمادی به این سؤالات داده اند علم طبّ را تشکیل داده است. به همین ترتیب ، سؤال و جوابهایی که در مسیر شناخت ستارگان ، ساختمان سازی ، کشاورزی و محاسبه مطرح شده ، موجب به وجود آمدن علوم نجوم ، معماری ، فلاحة و ریاضیات می شود.

از هزاران سال پیش یک سری از سؤالات انسانها در ارتباط با مسائل کلّیِ هستی بوده است ؛ « منشأ اصلیِ نیروهای حاکم بر جهان چیست ؟ » ، « آیا برای تحقّق هر پدیده باید علّتی وجود داشته باشد ؟ » ، « آیا آنچه می بینیم و می بوییم و لمس می کنیم و … خلاصه آنچه با حواسمان درک می کنیم ، در ماورای ذهن ما هم واقعیّتی دارند یا فقط در محدودهء ذهن ما هستند ؟ » ، « زمان چیست ؟ » و … دهها سؤال از این قبیل. هدف انسان جویای دانش ، رسیدن به حقیقت و واقع است و راههای متعدّدی برای کشف واقعیّت وجود دارد. یکی از این راهها تعقل است. البته ممکن است عقل به دلایلی در وصول به جواب ناکام بماند ، امّا به هر حال در برابر هر کدام از سؤالات کلّی ای که به بعضی از آنها اشاره کردیم ، این سؤال مطرح است که عقل انسان در برابر این سؤالات چه پاسخی می دهد ؟

در مسیر پاسخگویی به سؤالات ذکر شده و مانند آنها ، دانشمندان در طول تاریخ تلاشهای زیادی کرده و می کنند. مثلاً در جواب این سؤال که « زمان چیست ؟ » در هند چند هزار سال پیش دانشمندی اظهار نظری کرده است. بعدها دانشمند دیگری در یونان ، آن جواب را خطا دانسته و اشکال آن را بیان کرده است. بعد از آن ، دانشمند دیگری در ایران آن را به گونهء دیگری جواب داده و خطای موجود در استدلال دانشمند قبلی را روشن کرده است. سالها بعد ، کسی در اروپا پاسخ دیگری را جواب درست دانسته است و شواهدی را بر صحّت مدّعایش اقامه کرده است و … .

به مجموعهء این قبیل سؤالات کلّی و تلاشهای عقلانی برای پاسخگویی به آنها را « فلسفه » می گویند.

ان شاء الله در قسمت بعد نکات دیگری را در این زمینه ذکر خواهیم کرد.

asz

گذاشتن پاسخ