غم سلطان اولیاء

قاآنی رحمة الله علیه که یکی دو روز پیش هم ذکر خیری از او کردیم ، شعری دارد در باب قضایای کربلا که به صورت سوال و جواب سروده شده :

qc

بارد چه؟ خون ، که؟ دیده ، چه سان؟ روز و شب ، چرا؟

از غم ، کدام غم؟ غم سلطان اولیا

 نامش که بد؟ حسین ، ز نژاد که‌؟ از علی

مامش که بود؟ ‌فاطمه‌ ، جدش که‌؟ ‌مصطفی

چون شد؟ شهید شد ، به کجا؟ ‌دشت ماریه

کی‌؟ عاشر محرم ، پنهان‌؟ نه برملا

شب کشته شد؟ ‌نه ‌روز ، چه هنگام‌؟ ‌وقت ظهر

شد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفا

سیراب کشته شد؟ ‌نه ، کس آبش ‌نداد؟ داد

که ؟ شمر ، از چه چشمه‌؟ ز سرچشمهٔ فنا

مظلوم شد شهید؟ بلی ، جرم داشت؟‌ نه

کارش چه بد؟ هدایت‌ ، یارش‌ که بد؟ خدا

این ظلم را که کرد؟ یزید ، این یزید کیست‌؟

زاولاد هند ، از چه کس‌؟ از نطفهٔ زنا

خود کرد این عمل‌؟ نه ، فرستاد نامه‌ای

نزد که‌؟ نزد زادهٔ مرجانهٔ دغا

ابن زیاد زادهٔ مرجانه بد؟ نعم

از گفتهٔ یزید تخلّف نکرد؟ لا

این نابکار کشت حسین را به دست خویش‌؟

نه او روانه کرد سپه سوی کربلا

میر سپه که بد؟ عمر سعد ، او برید

حلق عزیز فاطمه ؟ نه شمرِ بی‌حیا

خنجر برید حنجر او را نکرد شرم ؟

کرد ، از چه پس برید؟ نپذرفت ازو قضا

بهر چه‌؟ بهر آن که شود خلق را شفیع

شرط شفاعتش چه بُوَد؟ نوحه و بکا

کس کشته شد هم از پسرانش‌؟ بلی دو تن

دیگر که ؟ نه برادر ، دیگر که ؟ اقربا

دیگر پسر نداشت‌؟ چرا داشت ، آن که بود ؟

سجّاد ، چون بد او ؟ به غم و رنج مبتلا

ماند او به کربلای پدر؟ نی ، به شام رفت

با عزّ و احتشام‌؟ نه ، با ذلّت و عنا

تنها؟ نه ، با زنان حرم ، نامشان چه بود؟

زینب سکینه فاطمه کلثوم بینوا

بر تن لباس داشت‌؟ بلی ، گرد رهگذار

بر سر عمامه داشت‌؟ بلی ، چوب اشقیا

بیمار بد؟ بلی ، چه دوا داشت‌؟ اشک چشم

بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا

کس بود همرهش‌؟ بلی اطفالِ بی‌پدر

دیگر که بود؟ تب ، که نمی گشت ازو جدا

از زینب و زنان چه به جا مانده بد؟ دو چیز

طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا

گبر این ستم کند؟ نه ، یهود و مجوس؟ نه

هندو؟ نه ، بت‌پرست؟ نه ، فریاد ازین جفا

قاآنی است قایل این شعرها ؟ بلی

خواهد چه؟ رحمت ‌، از که‌؟ زِ حقّ ، کی؟ صف جزا

گذاشتن پاسخ