عزلت در کلبهء دیجیتالی

aseman

« أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثال‏ »

« … [همو كه‏] از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانه‏ هايى به اندازه گنجايش خودشان روان شدند، و سيل، كفى بلند روى خود برداشت، و از آنچه براى به دست آوردن زينتى يا كالايى، در آتش می گدازند هم نظير آن كفى برمى‏آيد. خداوند، حق و باطل را چنين مَثَل مى‏زند. اما كف، بيرون افتاده از ميان می رود، ولى آنچه به مردم سود می رساند در زمين [باقى‏] می ماند. خداوند مَثَلها را چنين می زند. »

عُزلت ، البتّه اگر به جا باشد ، همواره یکی از لوازم سیر و سلوک بوده و هست و خواهد بود. این ، تغییر ناپذیر است. ممکن است مصادیق آن تغییر کند ، امّا اصل آن لایَتَغیّر است.

خلوت وقتی مثمر ثمر است و مفید که فکر را از چیزهای بیهوده و لغو آسوده سازد و مجال را برای پرواز در عوالم نور و سیر در ملکوت فراهم نماید. ممکن است کسی ارتباطات بیرون از خانه اش را به حدّ ضرورت محدود کند ، امّا در خانه ، یا به تعبیر دقیق تر ، در « کلبهء دیجیتالی » اش ، دلش ، ذهنش و خلاصه فکرش در حال وبگردی های غیر ضروری ، پرسه زدن های غیر لازم در شبکه های اجتماعی و … مانند آن باشد.

آیا می توان از کسی که اوقاتش ( بی آن که ضرورتی در کار باشد ) در چت کردن با این و آن و سر زدن به اینجا و آنجا سپری می شود انتظار داشت به مقامات عالیه برسد ؟! آیا این طریقه ، از مردان ما ، سیّد علی آقای قاضی و آقای بهجت و از زنانمان ، بانو امین خواهد ساخت ؟!

هر چیزی که سبب اشتغال بیهودهء فکر شود ، با راه خدا منافات دارد. چه بحثهای به ظاهر اعتقادی باشد ، چه جدل های سیاسی و چه چیز دیگر. ورود به اخبار ، سیاست ، اجتماع ، ارتباطات ، مباحثات و … را به موارد لازم و ضروری محدود کردن ، عن حکمت و – به اذن خدا – طریق نجات است.

از امیر المؤمنین صلوات الله علیه نقل شده که فرمود : « تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا » « سبک گردید تا ملحق شوید. » ( نهج البلاغه ، ص ۸۰ )

و البتّه باید ضرورت ها را شناخت و از آنها هم کم نگذاشت ؛ اهتمام به امور مسلمین ، خدمت به خلق ، تفریح ، علم و … از مورادی است که ممکن است گاهی جزء ضروریّات باشند. گاهی ورود به فلان مسالهء اجتماعی ، فلان بحث اعتقادی یا سیاسی و مانند آن ، برای کسی که توانائی لازم را دارد و کارهای مهمتری هم ندارد ، واجب است. پس باید ضرورت ها را شناخت ، و خود را به غیر آنها مشغول نکرد.

مشغولیّتهای بیهوده و لغو ، قلب انسان را تاریک و سرمایهء بی بازگشت او ، یعنی عمرش را ، به باد فنا می دهند.

وقت را دریابیم و فرصتها را غنیمت بشماریم !

گذاشتن پاسخ