گزارشی از تاریخ نویسی واقعه کربلا ( قسمت دوم )

[ حضرت حجّة الاسلام و المسلمین حاج سیّد محمّد موسوی ]

نقل تاریخ از کسانی که در متن وقایع حضور داشته و شاهد ماجراها بوده اند، ویژگی های خاص خودش را دارد. در میان روایتگران حادثه جانسوز و جانگداز عاشورا بیان امام علی بن الحسین حضرت سجاد علیه السلام و نقل حوادث با بیان ایشان مهمترین است. هم چنین عقبه بن سمعان که از غلامان نزدیک به سید الشهداء بوده و در این واقعه زخمی شد و جان سالم بدر برد؛ و حمید بن مسلم که گزارشگر همراه با عمر بن سعد بوده بسیاری از جزئیات این حادثه غمبار را تقل کرده اند.

۱ ) مقتل ابومخنف

قدیمی ترین مقتلی که از تاریخ کربلا نوشته شده و اکنون موجود است، مقتل ابومخنف لوط بن یحیی (متوفای۱۵۷) است. وی در حدود سال هشتاد هجری متولد شده و جدش مخنف بن سلیم از یاران امام علی علیه السلام از خاندانی عراقی بوده و تشیع کوفی داشته است. برخی رجال شناسان سنی از جمله ابن عدی(متوفای ۳۶۵) وی را بخاطر اینکه شیعی افراطی می دانستند، تضعیف کرده اند.

استاد رسول جعفریان تشیع وی را از نوع تشیع کوفی دانسته که در کوفه آن زمان رایج بوده است و چنین افرادی راجع به خلیفه اول و دوم نفیا یا اثباتا حرفی نداشتند ولی از خلیفه سومی انتقادهای تندی داشته وعلی بن ابی طالب علیه السلام را امام برحق وهدایتگر می دانستند ولی معاویه را اصلا نمی پذیرفتند.(تاملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان ص۱۸٫)

وی قدیمی ترین نویسنده ای است که تاریخ کربلا را نوشته است و بسیاری از اخباری را که نقل کرده از کسانی بوده اند که خود در واقعه کربلا حضور داشته اند یا در آن زمان زنده بوده و اخبار کربلا را روایت کرده اند. وی از خود دلهم بنت عمرو همسر زهیر بن قین بدون هیچ واسطه ای، یا با یک واسطه از عقبه بن سمعان که شب عاشورا با امام حسین علیه السلام بوده و روز عاشورا مجروح شده وسالم مانده و یا با یک واسطه از طرماح بن عدی نقل می کند.

به رغم آن که نوشته ابومخنف نزدیک ترین به واقعه کربلاست، کامل نیست و گاهی مطالب ناقص نقل شده است. طبری این مقتل را در تاریخش نقل نموده و بعدها به صورت جداگانه با نام وقعه الطف به چاپ رسید.

از علمای شیعه شیخ مفید(متوفای ۴۱۳) در کتاب الارشاد بیشترین استفاده را از این مقتل برده است و نیز ابوالفرج اصفهانی(۲۸۴ – ۳۵۶) در کتاب مقاتل الطالبین در باره حادثه کربلا بیشترین استفاده را از مقتل ابومخنف نموده است.  در مقتل ابومخنف روایاتی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام هست که در کتب دیگر نیامده است.

۲) مقتل محمد بن سعد(متوفای ۲۳۰)

محمد بن سعد مشهور به کاتب الواقدی است. برخی از علمای رجال سنی مثل ابو حاتم رازی وی را صدوق خوانده و شمس الدین ذهبی نیز از محمد بن سعد دفاع کرده است. در سنی بودن وی و اینکه از اهل حدیث بوده تردیدی نیست.

محمد بن سعد بخش مهمی از واقعه کربلا را در طبقاتش آورده است. وی در دو قسمت نخست شرح کلی از نسب و تولد و ویژگی و فضائل و مناقب در ۹۰ بخش و قسمت دوم را در مقتل الحسین علیه السلام که به صورت ۵۰ خبر مستند با تکیه بر اسناد بخش قبلی آورده است.

شیوه ابن سعد نقل تاریخ به سبک حدیث است که مطالب را در چند بخش به صورت مستند نقل کرده است که ارزش علمی مقتلش را بالا می برد. در برخی موارد منبع ابن سعد خود واقدی بوده وگاهی از ابومخنف و دیگر جوامع حدیثی مقتل الحسین علیه السلام نقل نموده است.

به نظر می رسد که ابن سعد تنها در صدد گردآوری اخبار بوده و به درستی یا نادرستی اخبار توجه نداشته است. اخبار فراوانی در بی تقصیر نشان دادن یزید و انداختن گناه بر گردن ابن زیاد، همچنین اخبار زیادی در برخی علائم غیرطبیعی در روز عاشورا و نیز حوادث غیرطبیعی که برای بعضی از سپاهیان عمربین سعد پیش آمده، آورده است.

۳) مقتل الحسین بلاذری(متوفای ۲۷۹)

احمد بن یحیی بلاذری تاریخ نویس ادیب و نسب شناس برجسته زمان مامون تا مستعین عباسی بود وی در کتاب بزرگ نسبی – تاریخی خود با عنوان انساب الاشراف تاریخ اسلام را در قالب شرح حال خاندان های برجسته عرب آورده است. وی تاریخ کربلا را نیز آورده و می توان گفت که از متون پیشین نیز استفاده نموده است. او از منابع متنوع و افراد گوناگونی نقل کرده است.

اخباری را که بلاذری نقل نموده شامل نکات ریزی از واقعه عاشورا می باشد.

۴) مقتل الحسین دینوری(متوفای ۲۸۲)

ابوحنیفه احمد بن داود دینوری گیاه شناس و تاریخ نویس است که دو اثر مهم کتاب الانواء و اخبار الطوال را نوشته است. با توجه به اینکه ارتباطات ایرانی دارد در واقع تاریخ ایران نه تاریخ اسلام را نوشته است. تاریخ ایران را پیش از اسلام آغاز کرده، با ورود اسلام به ایران بحثش را ادامه می دهد و از سیره نبوی و خلافت شیخین سخنی نمی گوید. سپس اخبار ایران و عراق را تا دهه سوم قرن سوم هجری ادامه می دهد.

وی قسمتی از تاریخ عراق را به اخبار امام حسین علیه السلام اختصاص داده است. وی نکات تازه ای آورده و تعابیر و عباراتی غیر از دیگر منابع آورده لذا از منابع درجه اول عاشورا تلقی می شود.

۵) تاریخ عاشورا و طبری(متوفای ۳۱۰)

محمد بن جریر طبری بزرگترین تاریخ تدوین شده از دوره اسلامی را نوشته است گرچه درست ترینشان نیست. طبری نگاهی وسیع به مجموعه تحولات تاریخ اسلام در سه قرن اول هجری علاوه بر تاریخ انبیاء و ایران قبل از اسلام دارد و از منابع مختلف روایات گوناگونی را جمع آوری کرده است.

هدف وی جمع آوری و نگهداری روایات و انتقال به نسل های آینده برای تحقیق است. وی با اینکه سنی مذهب است وی را به تشیع متهم نموده اند بخاطر اینکه کتابی در طرق حدیث غدیر خم نوشته است که بقایای آن  تحت عنوان کتاب فضائل علی بن ابی طالب و کتاب الولایه با کوشش استاد رسول جعفریان توسط نشر دلیل چاپ شده است. ذهبی در این باره می نویسد: و اظنه بمثل جمع هذا الکتاب نُسب الی التشیع.

طبری در تدوین مقتل امام حسین علیه السلام از مقتل ابو مخنف از طریق هشام بن محمد بن سائب کلبی و مقتل خود هشام کلبی بهره برده است.

۶) مقتل الحسین علیه السلام و احمد بن اعثم کوفی(متوفای ۳۱۴)

ابن اعثم کوفی ار تاریخ نگاران برجسته است که بسیاری از تحولات تاریخ اسلام را در کتاب الفتوح خود آورده است. وی اسناد تک تک روایات را نیاورده است بلکه تنها فهرستی کوتاه در آغاز کتاب آورده است. بخش کربلا قسمت عمده ای از کتاب وی را تشکیل می دهد که شامل اخبار ریز و دقیقی است گرچه عباراتش که به صورت داستانی آمده از ارزش آن می کاهد.

۷) مقتل الحسین علیه السلام و خوارزمی(متوفای ۵۶۸)

ابوالموید موفق بن احمد مکی خوارزمی اثری مفصل در باره عاشورا نوشته است. وی را اخطب خوارزم و خلیفه الزمخشری می شناسند زیرا شاگرد وی بوده و همانند او مذهب حنفی داشته و در عقیده معتزلی بوده است.

وی در کتاب مقتل الحسین علیه السلام پانزده فصل در فضائل و تاریخ اهل بیت علیهم السلام آورده است. وی برخی نقل ها را از الفتوح آورده و بعضی از نقل ها را مستند و از مشایخ خود آورده است.

۸) مقتل الحسین علیه السلام از امام طبرانی(۲۶۰ -۳۶۰)

ابوالقاسم سلیمان بن احمد شامی طبرانی بزرگترین محدث قرن چهارم هجری است.  وی محدث برجسته ای سنی مذهب است. دو اثر ارزشمندش معجم اوسط و معجم الکبیر بسیاری از روایات را در بر دارد.

کتاب مقتل الحسین وی مشتمل بر ۱۴۸ روایت در تاریخ واقعه کربلاست.

نکته: احتمالا از قرن پنجم هجری به بعد بخش های عمده تاریخ اسلام به خصوص واقعه کربلا به صورت داستانی درآمد. کتاب های فراوانی که پس از این در تاریخ واقعه عاشورا نوشته شده بیشتر داستانی، ادبی، و برای روضه خوانی در مجالس شیعیان تنظیم شده است. نمونه چنین کتاب هایی لهوف سید بن طاوس و مثیر الاحزان ابن نمای حلی است. در اوائل قرن دهم کتاب روضه الشهداء از ملاحسین کاشفی که داستان کربلا را در قالب ادبی بسیار زیبا و هیجانی آورده است.

پس از روی کار آمدن دولت صفوی مراسم عاشورا جایگاه رسمی تری پیدا کرد و متونی تازه در مقتل سیدالشهداء تالیف شد.

یکی از آثاری که در اواخر دوره صفوی در واقعه عاشورا تنظیم گردید منتخب طریحی(متوفای ۱۰۸۵)  به زبان عربی است که برای مجالس روضه خوانی عربی تنظیم گشته است.

لازم به ذکر است که در دو بخش مقتل ها از کتاب « تاملی در نهضت عاشورا » از استاد محترم رسول جعفریان استفاده زیادی نموده ام.

گذاشتن پاسخ