حدود یک سال و نیم پیش بود که یک روز صبح جمعه در محضر آیة الله سیّد احمد مددی بودم و به مناسبتی حرفِ شیخ یاسر الحبیب شد. گفتند کتابی نوشته علیه عایشه و انتشار این کتاب برای شیعه بسیار گران تمام شده است و آقای مددی از این کار بسیار اظهار تاسّف کردند. چند هفته قبل هم که به مناسبتی نزد آیة الله سیّد طیّب جزائری بودم از این کتاب یاد کردند و گفتند یک نفر می خواهد آن را به زبان اردو ترجمه کند ( یا اینکه فرمودند آن را ترجمه کرده و می خواهد منتشر کند ). فرمودند : « این برای شیعه « سَمِّ قاتل » است. و به نظر من انگلیس پشت این قضیه است. » این در حالی است که ولایت آقای جرائری نسبت به اهل بیت علیهم السلام و تبرّی او نسبت به دشمنان ایشان کاملا آشکار و نزد آشنایان با ایشان روشن و معروف است.
به تازگی « رجانیوز » مطلبی در مورد این شخص ( = یاسر الحبیب ) نوشته که آن را در این جا ذکر می کنیم. ( تذکّر : آنچه در این متن ذکر شده لزوماً مورد تأیید ما نیست ، بخصوص بعضی از تعبیرهایی که در مورد اشخاص و افراد به کار برده شده. )
در ساحل آمودريا نشستهاند؛ اسمشان هم شيعه است. اما امام چهل و نهمشان در لندن دارد امامت ميكند و آنها هم به عشق «آقاخان چهارم» كه زبانش انگليسي است، با عشق و خلوص سعي ميكنند تا زبان امامشان را ياد بگيرند. ساحل آمودريا كجا و لندن كجا؟ شيعه كجا و سرويسهاي جاسوسي روباه پير كجا؟
***
حالا ديگر دست انگليس در ساخت و ترويج وهابيت و بابيت و بهاييت و خيلي از «يت» هاي ديگر رو شده، اما سبك مغزي است اگر فكر كنيم اين استعمار كثيف و دوستان مستكبرش براي شيعه دوازده امامي نقشه نكشيده باشند. همانطور كه شيعههاي اسماعيليه را با امام چهل و نهم سر كار گذاشتهاند حتما براي من و توي دوازده امامي هم نقشه دارند. حالا آنها را در استانهاي بدخشان افغانستان و تاجيكستان و در ساحل آمودريا يكجور و من و تو را در استانهاي ايران و در ساحل زاينده رود و كارون و… يكجور ديگر.
همانطور كه براي آنها «آقاخان چهارم» جور كردهاند، براي شيعه دوازده امامي هم يك طلبه خوش بر و رو و خوش پوش تدارك ديدهاند تا در لندن حسينيه و شبكهء تلويزيوني و حوزه علميه داشته باشد و منبر برود و بشود سينه چاك شيعيان و دشمن درجه يك وهابيت. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» را ميگويم!
چشم استعمار شيخِ زنداني را ميگيرد
جوان متولد ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۵شمسي) و فارغ التّحصيل رشته علوم سياسي از دانشگاه كويت، فقط بيست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راهاندازی «هیئت خدّامالمهدی» در کویت می گذشت که تندروی هایش، دولت کویت را مجبور كرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.
اما اين جوان جسور چشم انگليسيها را گرفته بود؛ پس سريع به سوژه مورد نظر سازمانهاي حقوق بشري انگليس و آمريكا تبديل شد. حتما خود مقامات كويتي هم متعجب شده بودند كه اين سازمانها چرا بين اين همه زنداني و شكنجه شده گير دادهاند به اين روحاني جوان، اما ترجيح دادند سري را كه درد نميكند دستمال نبندند و بيش از سه ماه او را در حبس نگه ندارند.
شيخ جوان از زندان كويت آزاد و با انگليسيها رفيق شد. نشان به آن نشان كه پناهندگي بريتانيا گرفت و عازم شمال اين كشور شد. تنها دو سال وقت كافي بود تا او ساکن لندن شده و حیطه فعّالیتهای خود را به شدّت گسترش دهد. روزنامهای با نام shianewspaper منتشر كند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهوارهای «فدک» را نیز با حمایت انگلیسیها تأسیس كند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیهای بزرگ به نام «حسینیه سیّد الشّهداء» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانهای، شبکه ماهوارهای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی قرار دهد.
شيخ جوان كويتي حالا سي و شش سال دارد و از فراز منبري در لندن و با استفاده از تريبونهايي كه دولت انگليس در اختيارش قرار داده است، دارد صداي شيعه را به گوش جهانيان ميرساند. شما به چيزي شك نميكنيد؟!
آتشي كه سنيها را نشانه رفت ولي به دامن شيعه نشست
براي اينكه كمي قضيه روشنتر شود و دليل اين حمايتها را به وضوح دريابيم، كافي است سه سال برگرديم عقب؛ به رمضان المبارك ۱۴۳۱ قمري. شيخ انگليسي در هفدهم ماه مبارك و در سالروز وفات عايشه همسر پيامبر اكرم(ص) مجلسي در حسينيه خود در لندن تشكيل داد و از فراز منبر جملات ركيك و نسبتهاي وقيحانهاي متوجه او كرد.
او پس از ذکر ادلّه خویش برای اثبات نفاق و هرزهگی و … درمورد همسر پیامبر اسلام!، سخن خود را با این توصیه استراتژیک! به پایان رسانید که: «جشنگرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه اینکه روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار میرود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در اینباره گزارش میدهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهواره ای “فدک” این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن اینکه در بالای صفحه شبکه نیز شعار “الله اکبر … عایشه فی النّار” برای اوّلین بار در تاریخ شبکه های تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید»
اين كار در حالي انجام شد كه اقدام قبلي او در انتشار كتابي سراسر توهين به عايشه كه تلاش داشت هرزگي او را ثابت كند، قبلا واكنشهاي شديدي عليه شيعيان به همراه آورده بود.
اقدام جديد او هم كاملاً عليه شيعيان تمام شد. «شیخ عبدالعزیز آلالشّیخ» مفتی اوّل سعودی چنین واكنش میدهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أمالمؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آلالشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهلسنّتی که شیعه شده بودند، بهخصوص در شمال آفریقا، پس از گفتههای یاسر الحبیب متوجّه شدهاند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشتهاند.»
وی سپس به کنایه اضافه کرد: «شیعیان که خود را پشت دیوار مظلومنمایی و شهادت پنهان کرده بودند، دستشان رو شده و مشخّص گردید که اینها قومي خبیث هستند. سخنان الحبيب، نعمت و عنایتی از سوی خداوند بود تا باطن واقعی شيعيان روشن شود».
اما سخنان مشكوك شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شيخ علي آلمحسن»، «شیخ عبدالجليل السمين»، «شیخ نمر» و «سيّدهاشم السلمان»ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
واكنشهايي كه در جهان اسلام اتفاق افتاد نشان ميداد حمايتهاي انگليس به بار نشسته است و جاسوسهاي بريتانيايي در انتخاب شيخ كويتي در زندانهاي كويت اشتباه نكرده بودند. اينبار هم سياست تفرقه بيانداز و حكومت كن داشت جواب ميداد. مخصوصا كه شيخ سال بعد هم اين برنامه را تكرار كرد.
آبي بر آتش
سخنان شيخ شهرت طلب حسابي آب به آسياب وهابيت ريخته بود و مخالف علماي تراز اول شيعه نتوانسته بود به اندازه كافي از تبعات اين اقدام كم كند و همچنان قیامهای منطقه ای و نزاع های بین المذهبی به اولویت اوّل موضعگیری ها بدل شده بود.
تا اينكه این دست موضعگیریها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان را بر آن داشت تا استفتائي را خدمت مقام معظم رهبري ارسال كنند. پاسخ معظم له آبي بود بر آتش:
«اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهامزنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و بهویژه سیّد الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله – می شود.» فتوایی که از شبکه ماهوارهای “الجزیره” گرفته تا روزنامه “الانباء” کویت، سایت پرمخاطب “محیط”، روزنامه های “السّفیر” لبنان و “الحیات” چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیهای رسمی، اینچنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد:
«با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنهای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان الله علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آنچه که اهل فتنه انجام میدهند، صادر شده و بیانگر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آنچه که باعث میشود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگترین مراجع شیعه و بهعنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است. من از جایگاه علم و با توجّه به مسئولیت شرعیای که دارم، میگویم تلاش برای وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بین پیروان مذاهب اسلامی باید به اختلاف نظر بین علما و صاحبنظران محدود بماند و به وحدت امّت اسلامی، لطمه نزند که خداوند فرموده است: “ولا تَنازعوا فتَفشلوا و تَذهب ریحکم و اصبروا إنّ الله مع الصّابرین.»
هرچند که در این میان، واکنش شبکههای رسانهای وهّابیت مانند “العربیه” معلوم بود: سانسور و سکوت!
من و تو در كدام ساحل نشستهايم؟!
فتواي مقام معظم رهبري دهان دشمنان شيعه را بست، آرامش را به جامعه اسلامي برگرداند و تفرقه افكنان را از اينكه به تمامي اهدافشان برسند، ناكام گذاشت. اما تاسف آور است كه در همين قم خودمان هنوز شبكه تلويزيوني اين شيخ سفيه توسط برخي آقايان تبليغ ميشود و تاسف آورتر آنكه هنوز برخي افراد چنين مجالسي را به بهانههاي مختلف ترتيب ميدهند. اين روزها دارد دوباره بازار اين مجالس گرم ميشود.
وهابيها و بابيها و بهاييها كه تكليفشان مشخص است؛ شيعه اسماعيليه هم كه سرش با امام انگليسياش گرم است در ساحل آمودريا. تو حواست كجاست كه سرت دارد گرم ميشود!
گذاشتن پاسخ