نکتهء دوزادهم ( استاد )

هر انسان متخلّق به اخلاق حسنه را نمی توان و نباید استاد سیر و سلوک دانست ؛ اگرچه عالِم و مهذّب و زاهد و متهجّد و مانند آن باشد. این موارد ، جزئی از سیر و سلوک اند ، و در واقع ، به منزلهء پایه های سلوک و لوازم و اوّلیّات آن هستند. چنین شخصی از بهترین انسانهاست و حتّی نگاه کردن به چهرهء او نیز ثواب و حسنه دارد ، امّا کسی می تواند در سیر و سلوک استاد ( به معنای خاصّ آن ) باشد ، که یا عوالِم سلوک را سیر کرده باشد ، و یا اگر هنوز به نهایات نرسیده ، در زمینهء دستگیری مشتاقان طیّ طریق ، از طرف بزرگان این فنّ إذن داشته باشد.

« فَوَجَدا عَبداً مِن عِبادِنا آتَيناهُ رَحمَةً مِن عِندِنا وَ عَلَّمناهُ مِن لَدُنَّا عِلما » ( الکهف ، ۶۵ )

گذاشتن پاسخ