راههای تشخیص اجتهاد

سؤال : إحراز إجتهاد افراد در طول تاریخ حوزه [ های علمیّة ] تا امروز از چه طریقی انجام می شده است ؟ و آیا آن طرق نمی تواند استاندارد یا ملاکی برای إحراز صلاحیّت علمی داوطلبان انتخابات [ مجلس ] خبرگان قرار گیرد ؟ (۳۷/۲/۳۰)

جواب : إجتهاد به معنای توانایی استنباط و استخراج گزاره هایی است که در منابع اسلام وجود دارد. این توانایی ، درجات بسیار زیادی دارد ؛ به این معنا که هم کسی که صِرفاً اصل این توانایی را دارد و هنوز آن را به فعلیّت در نیاورده است را می توان مجتهد نامید ، و هم عالِمی که این توانایی خود را در همهء جهات به فعلیّت رسانده و با این توانایی ، به شناخت گسترده و همه جانبه ای از اسلام رسیده است ، و هم همهء کسانی که در بین این دو حدّ قرار دارند. این نکته را به این منظور ذکر کردم که بدانیم إجتهاد ، صرفاً یک توانایی و در واقع یک نوع روش شناسی است ؛ اینکه انسان روش علمیِ استنباط از منابع اسلام را بداند ، و اینکه آن کس که این توانایی را دارد ، تا چه حدّ این قوّه اش را به کار برده و آن را به فعلیّت در آورده ، مسألهء دیگری است.

تشخیص إجتهاد ، مثل تشخیص هر توانایی دیگری در سایر علوم و فنون است. به این ترتیب ، در طول تاریخ ، از راههای مختلفی قوهء اجتهاد در افراد تشخیص داده می شده است. مثلاً یک راه ، که یکی از مطمئن ترین راههاست ، این است که یکی از علما که خود ، وصولش به درجهء إجتهاد مسلّم است ، وجود این توانایی را در یک نفر تأیید نماید. اصطلاحاً به این گواهی و شهادت نامه ، « إجازهء إجتهاد » گفته می شود. روشن است که هر چه تعداد این شهادت دهندگان ، و همچنین ، قوّت علمی شان ، بیشتر باشد ، نشانهء قوی تری بر إجتهاد آن شخص در دست ما خواهد بود. راه دیگر ، شهادت جمعی از دانشمندان علوم اسلامی است که این شهادت ، در اثر مشاهدهء آثار علمی فرد مورد نظر ایجاد شده باشد ؛ مثلاً محتوای دروس او یا کتب و مقالات او ، یا مذاکره و گفتگوهای علمی با او ، و یا همهء اینها با هم. کسانی که خود ، سالها در راه رسیدن به علوم اسلامی تلاش کرده اند ، و در این راه ، روش علمی را پیموده اند ، با مشاهدهء موارد ذکر شده می توانند بفهمند که آن فرد مورد نظر ، از نظر علمی در چه حدّی است.

این قبیل راهها ، راههایی عقلائی است که إختصاص به علوم اسلامی هم ندارد ، و در هر علم و فنّی برای تشخیص درجات علمی ، از این قبیل راهها استفاده می کنند. در طول تاریخ ، از صدر اسلام تا کنون ، روش تشخیص إجتهاد به همین طریق بوده است. میزان دانش یک شخص را نمی توان از اموری فهمید که نشانگر حدّ علمی نیستند ؛ مثلاً نمی توان از طرز لباس پوشیدن ، قیافه گرفتن ، تعریف و تمجید های اطرافیان ( خصوصاً آنها که امور معاششان بستگی به آن شخص دارد ) و یا هر گونه تبلیغات فهمید. باید دید که « واقعاً » چه چیزی در چنته دارد و در آن رشتهء از علم چند مرده حلّاج است ، و این را صاحب نظران ، از همان راههایی که در این نوشته گفتیم می توانند بفهمند. همچنانکه وقتی می خواهند ببینند یک نفر مثلاً این صلاحیّت را دارد که به او درجهء دکترا در فلان رشته بدهند ، چند نفر که خودشان قبلاً رسیدنشان به این درجه مسلّم و اثبات شده است ، باید در این مورد فرد مورد نظر را مورد آزمایش قرار دهند ؛ حال یا با رسالهء دکتری و یا با راههایی مشابه.

و امّا در مورد مجلس خبرگان ، بنده در مورد قوانین این مجلس و اینکه طبق قانون ، تعیین کسانی که شرایط حضور در این مجلس را دارند به عهدهء کیست ، اطّلاعی ندارم.

گذاشتن پاسخ