آشنایی با شهدای کربلا و اصحاب و یاوران امام حسین علیه السلام

[ حضرت حجّة الاسلام و المسلمین حاج سیّد محمّد موسوی ]

بعضى عدد شهداى كربلا را ۷۲ تن مى دانند اما برخی محققان بيش از اين عدد را ذكر كرده اند. ما با استفاده از منابع گوناگون اسامی و اطلاعات مختصری از زندگی سید الشهداء اباعبدالله الحسین علیه السلام و هر کدام از انصار و یارانش را آورده ایم به این امید که نام خویش را در میان شیفتگان حضرتش قرار داده و از زیارت مرقد شریف آن امام و یاران باوفایش در دنیا و شفاعت خود و آباء و اجداد و فرزندان معصومش در آخرت بهره مند شویم آمین یا رب العالمین.

۱ – حسين بن على (علیه السلام)

پدرش : اميرالمومنين على عليه السلام و مادرش : فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ كنيه اش: ابو عبدالله . سن در هنگام شهادت ۵۷ سال.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) درباره وى جملات بسیاری فرموده از آن جمله: حسين منى و انا من حسين (حسين از من است و من از حسين)؛ ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه( حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.)
از صفات برجسته آن حضرت : علم ، بخشش ، بزرگوارى ، فصاحت ، شجاعت ، تواضع ، حلم و…
با مرگ معاويه در سال ۶۰ هجری، سيدالشهداء كه فساد و بى لياقتى يزيد را مى دانست از بيعت با او امتناع كرد. امام حسين عليه السلام براى نجات اسلام و مسلمانان از سلطه يزيد كه به محو دين مى انجاميد، راه جهاد و شهادت را پيش گرفت. آن حضرت بخاطر عدم بیعت از مدينه به مكه هجرت كرده و با توجه به رسيدن نامه هاى فراوان كوفيان جهت دعوت از امام ، به سوى عراق حركت كرد. پس از آمدن پیک هایی از کوفیان، امام در مکه نماینده اش مسلم بن عقیل که پسر عمویش نیز بود را به سمت کوفه فرستاد تا از اوضاع آنجا و آمادگی کوفیان وی را باخبر نماید. پيمان شكنى كوفيان و سرانجام شهادت نماينده حضرت(مسلم بن عقيل) توسط عبیدالله بن زیاد باعث گردید كه سپاه حضرت که بسمت کوفه در حرکت بود، در كربلا به محاصره سپاه یزید در آيد. امام حسين عليه السلام در روز عاشورا پس از به شهادت رسيدن يارانش و جوانان بنى هاشم ، به دشمن حمله کرد تا سرانجام به شهادت رسيد.

 ۲ – عباس بن على (علیه السلام )

پدرش : اميرالمومنين علیه السلام  و مادرش : فاطمه بنت حزام معروف به (ام البنين) ، كنيه او ابوالفضل، سن هنگام :۳۴ سال
وی قامتى رشيد و شجاعتى كم نظير و بينش اعتقادى و علمى و فقهى روشنى داشت .به خاطر سيماى جذابش او را ((قمر بنى هاشم )) مى خواندند.علمدار (پرچمدار) كربلا و مظهر ايثار و فداكارى بود. به خاطر آوردن آب به خيمه ها سقا لقب يافت .حضرت عباس امان نامه اى را كه شمر برایش از عمر بن سعد گرفته بود، رد كرد. امام سجاد علیه السلام فرمود : هنگامی که  روز عاشورا دو دست عباس قطع شد، خداوند همانند جعفر طيار دو بال به او عطا فرمود كه در بهشت با فرشتگان پرواز كند. محل دفن وی کربلا  كنار نهر علقمه است.

۳- على بن الحسين عليه السلام

پدرش امام حسين عليه السلام ، و مادرش ليلى دختر ابى مره مى باشد.كنيه او ابوالحسن و به على اكبر معروف است.در گفتار، اخلاق و اندام ظاهرى ، شبيه ترين مردم به رسول خدا (ص ) بود.وی نخستين شهيد از بنى هاشم در روز عاشورا بود كه جسد مباركش مورد كينه دشمن قرار گرفته و قطعه قطعه گرديد. نزديك ترين شهيدى است كه در كنار امام حسين عليه السلام دفن شده است. سن او را از ۱۸ تا ۲۷ سال ، مختلف نقل كرده اند.

                                                                      ۴- مسلم بن عقيل

پدرش عقيل (برادر امام على علیه السلام) و مادرش عليه مى باشد. او پسر عموى امام حسين و نماينده وی به كوفه براى بررسى اوضاع و بيعت گرفتن از مردم بود. در ابتداى ورود به شهر كوفه ، حدود ۱۸۰۰۰ تن با او بيعت كردند. با ورود عبيدالله بن زياد به كوفه و تهديد نمودن بزرگان و اشراف، مردم از گرداگرد مسلم متفرق شدند. مسلم چنان يكه و تنها گشت كه يك نفر را هم در كنار خويش نيافت .در میان اهل کوفه تنها یک زن بنام طوعه به او پناه داد و شب را ميهمان طوعه بود. ولى فرداي آن شب با خیانت بلال فرزند طوعه سربازان عبیدالله منزل را محاصره و پس از ساعتى جنگ دلاورانه، در حالی که زخمی شده بود، پس از دادن امان وی را که حاضر به تسلیم نبود، دستگير و به دارالاماره آوردند. با وجود امانی که به وی داده بودند، عبیدالله بن زیاد سرانجام مسلم بن عقيل را در روز ۹ ذى الحجه به شهادت رسانده و بدستور وی بدن مطهرش را از بالاى دارالاماره به زير افكندند.محل دفن مسلم در كنار مسجد كوفه است .سن او ۳۴ سال بود.

 ۵  – عبدالله بن الحسين (ع)

پدرش امام حسين (ع )، مادرش رباب دختر امرءالقيس مى باشد.او به (على اصغر) مشهور است ، كودكى شير خوار بيش نبود. وى روز عاشورا در حالي كه در آغوش پدر بود، تيرى به گلويش اصابت كرد و به شهادت رسيد. امام حسين (ع ) دستش را از خون او پر كرده و بطرف آسمان پاشيد و قطره اى از خون به زمين بازنگشت .حضرت با غلاف شمشير نزديك خيمه گودال كوچكى حفر كرد و او را به خاك سپرد.

۶ – عبدالله بن على (ع)

پدرش ، على عليه السلام و مادرش ، فاطمه ام البنين مى باشد .به توصيه و تشويق برادرش حضرت عباس به ميدان كارزار شتافت . اولين فرزند ام البنين است كه در روز عاشورا به شهادت رسيد .سن او ۲۵ سال بود

۷ – عثمان بن على (ع (

پدرش ، اميرالمومنين (ع ) و مادرش ، فاطمه ام البنين مى باشد. بخاطر علاقه شديدى كه امام على (علیه السلام ) به عثمان ابن مظعون، يكى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت نام فرزندش را عثمان گذاشت. وی به سفارش حضرت عباس ، پس از شهادت برادرش عبدالله به ميدان كارزار شتافت .
دومين فرزند ام البنين است كه در روز عاشورا به شهادت رسيد. سن او ۲۳ سال بود.

۸ – جعفر بن على

 پدرش ، على (عليه السلام (و مادرش ، فاطمه ام البنين مى باشد.على (ع ) به واسطه علاقه و محبتى كه به برادرش (جعفر طيار) داشت ، نام فرزندش را (جعفر) نهاد.امام حسين (ع ) به وى فرمود: به كارزار بشتاب تا تو را مانند دو برادرم (عبدالله و عثمان ) شهيد ببينم .سومين فرزند ام البنين است كه در روز عاشورا به شهادت رسيد. سن او ۲۱ سال بود.

 ۹ – ابوبكر بن على ( ع )

پدرش ، على (ع ) و مادرش ، ليلى دختر مسعود بن خالد مى باشد. او را محمد اصغر و يا عبدالله مى خواندند. او در روز عاشورا پس از كارزار با دشمن ، به محاصره آنها در آمده و به شهادت رسيد. نوشته اند: جسد بى جان او را در آبراه خشكى در كربلا يافتند.

۱۰- قاسم بن الحسن (ع(

پدرش ، امام حسن مجتبى (ع ) و مادرش (رمله ) مى باشد. صورتش چون پاره ماه مى درخشيد. شب عاشورا هنگامی که امام از وی پرسید شهادت را چگونه می دانی؟ گفت: شهادت در راه خدا برایم از عسل شیرین تر است. بدليل كمى سن قاسم ، امام حسين (ع ) ابتدا اجازه ميدان رفتن را به او نداد، ولى قاسم پيوسته تقاضاى خود را تكرار كرد تا اجازه گرفت .پس از كارزار با دشمن ، بر اثر ضربت شمشير نقش بر زمين گشت و عمويش ‍ حسين (ع ) را صدا زد.حضرت خود را بر بالين قاسم رساند و فرمود: چقدر بر عموى سخت است كه او را بخوانى و از دست او كارى بر نيايد.سن او ۱۳ سال بود.

۱۱ – ابوبكر بن الحسن (ع(

پدرش ، امام حسن مجتبى (ع ) و مادرش ، كنيز آن حضرت بود.او از مدينه همراه امام حسين (ع ) به كربلا آمد.او در روز عاشورا پس از شهادت برادرش قاسم ، به ميدان كارزار رفته و جنگيد تا به شهادت رسيد.

۱۲ – عبدالله بن الحسن (ع)

پدرش ، امام حسن مجتبى (ع ) و مادرش ، دختر شليل بن عبدالله مى باشد.در كربلا نوجوانى بود كه به سن بلوغ نرسيده بود. چون عمويش حسين (ع ) را زخمى و بى ياور ديد، خود را به آن حضرت رسانيد و گفت : به خدا سوگند از عمويم جدا نمى شوم .ناگهان شمشيرى به طرف حسين (ع ) روانه شد، عبدالله دستش را سپر كرد.شمشير دست او را قطع كرده و به پوست آويزان نمود.گفته شده در حاليكه حضرت او را در آغوش گرفته بود، حرمله با تيرى او را به شهادت رساند.سن او ۱۱ سال بود.

۱۳- عون بن عبدالله

پدرش ، عبدالله (فرزند جعفر طيار) و مادرش حضرت زينب (س ) دختر على (ع ) مى باشد.عون در اوائل راه مكه به كربلا، در وادى عقيق به امام حسين (ع ) پيوست .او در روز عاشورا به ميدان نبرد تاخت و شمشير زد تا به درجه شهادت رسيد.مى نويسند: تا خبر شهادت او به پدرش عبدالله رسيد، گفت : به خدا قسم ، شهادت پسرم در ركاب حسين (ع ) مصيبت مرا آسان مى كند…

۱۴ – محمد بن عبدالله

پدرش ، عبدالله (فرزند جعفر طيار) و مادرش خوصاء مى باشد.او همراه با برادرش عون در راه مكه به كربلا در وادى عقيق به امام حسين (ع ) پيوست .
او در روز عاشورا قبل از برادرش عون به ميدان رفت و به شهادت رسيد.نوشته اند: تا خبر شهادت او به پدرش عبدالله رسيد گفت : اگرچه من توفيق يارى حسين را نيافتم ، ولى با تقديم پسرانم او را يارى كردم .

۱۵ – عبدالله بن مسلم

پدرش ، مسلم بن عقيل و مادرش ، رقيه دختر حضرت على (ع ) مى باشد.وى (در ميدان جنگ ) در سه مرحله با دشمن كارزار نمود. دشمن به سوى او تيرى رها كرد و عبدالله دستش را روى صورت گذاشت تا از اصابت تير جلوگيرى كند. تير دستش را به پيشانى دوخت . تيرى ديگر، قلب او را نشانه رفت و اينگونه در روز عاشورا به شهادت رسيد. سن او را ۱۴ سال نقل کرده اند .

۱۶ – محمد بن مسلم

پدرش ، مسلم بن عقيل و مادرش از كنيزان بود. امام حسين (ع ) فرياد زد: اى عموزاده ها براى نيل به شهادت شكيبا و صبور باشيد. او در روز عاشورا پس از شهادت برادرش عبدالله در حمله دسته جمعى فرزندان ابيطالب به دشمن شركت كرده ، سپس به شهادت رسيد. سنش ۱۳ سال گفته شده است.

۱۷ – محمد بن ابى سعيد

پدرش ، ابوسعيد (فرزند عقيل ) و مادرش از كنيزان بود.وى در روز عاشورا وقتى امام حسين (ع ) در قتلگاه افتاده بود، وحشت زده و هراسان از خيمه بيرون آمد.در حالى كه با دستش عمود خيمه اى را گرفته بود و به راست و چپ نگاه مى كرد، ناگه سربازی از دشمن به سرعت خود را به محمد رسانيد و با شمشير او را که كودكى ۷ ساله بود، به شهادت رساند.

۱۸ – عبدالرحمن بن عقيل

پدرش ، عقيل برادر على (ع ) و مادرش از كنيزان ميباشد.وى عموزاده امام حسين (ع ) است .امام حسين (ع ) فرياد زد: اى عموزادگان من ! صبر ومقاومت پيشه سازيد… كه بعد از اين هرگز سختى و مصيبتى نخواهيد ديد. وى در روز عاشورا در حمله دسته جمعى فرزندان ابيطالب به ، دشمن شركت كرده و در آن حمله به شهادت رسيد.

۱۹ – جعفر بن عقيل

پدرش ، عقيل برادر على (ع ) و مادرش ، خوصاء دختر عمرو مى باشد.وى عموزاده امام حسين (ع ) است .برخى گفته اند: مادرش در واقعه كربلا حضور داشته است .جعفر در روز عاشورا به ميدان جنگ شتافت و در حالى كه مادرش ‍ جلوى خيمه ايستاده بود و او را نظاره مى كرد، به شهادت رسيد.

۲۰ – عبدالله بن بقطر (يقطر)

چون مادرش از امام حسين (ع ) در كودكى نگه دارى كرده ، او را برادر رضاعى امام حسين (ع ) مى خوانند. او از صحابى و یاوران رسول خدا (ص ) بود. فرستاده امام حسين (ع ) به سوى مسلم بن عقيل بود هنگامی كه مسلم در كوفه بود. پس از دستگيرى عبدالله ، او را بالاى قصر دارالاماره مى برند تا در برابر مردم ، حسين (ع ) و پدرش را لعنت كند! ولى او بعكس ، مردم را به يارى حسين (ع ) فرا مى خواند.او را از بالاى قصر به پايين انداختند، هنوز رمقى داشت كه سرش را از بدن جدا كردند.عبدالله از شهداى نهضت حسينى در كوفه است .

۲۱ – انس بن الحارث الاسدى

 از اصحاب رسول خدا (ص ) است ، ودر جنگهاى بدر و حنين در خدمت پيامبر بوده است .پير مردى سالخورده و از شيعيان كوفه است .از پيامبر نقل مى كند كه فرمود: اين فرزندم ( حسين ) در سرزمينى از عراق )كربلا) شهيد خواهد شد، هركس در آنجا باشد بايد او را يارى كند.  وى شبانه به لشكر امام حسين (ع ) پيوست و در روز عاشورا به شهادت رسيد.

۲۲ – حبيب بن مظاهر

 از اصحاب رسول خدا (ص ) است. فقيهى بزرگوار و از خواص ياران امام على (ع ) بود و در تمام جنگها در خدمت آن حضرت شمشير زده است .
حبيب در شهر كوفه از مردم براى امام حسين (ع ) بيعت مى گرفت. پس از شهادت مسلم بن عقيل در كوفه ، مخفيانه خود را به لشكر ابى عبدالله (ع ) رساند.
فرمانده جناح چپ سپاه امام حسين (ع ) در كربلا بود.وى در روز عاشورا عده اى از دشمن را كشت و سپس وی را به شهادت رسانده سر مباركش را به گردن اسبى آويختند و در ميان لشكر گرداندند. سن او بيش از ۷۰ سال بود.

  ۲۳ – مسلم بن عوسجه

از اصحاب رسول خدا (ص ) مى باشد.پير مردى عابد و زاهد و شجاعت او در فتوحات اسلامى زبانزد بوده است .او در كوفه مسئوليت جمع آورى اموال و خريد سلاح و گرفتن بيعت براى امام حسين (ع ) را بر عهده داشت .او پس از شهادت مسلم بن عقيل متوارى شد و سپس با خانواده اش به كاروان حسين(ع ) پيوست .مسلم در روز عاشورا به دشمن حمله ور شد و سپس با ضربتى نقش بر زمين گشت ، هنوز رمقى داشت كه امام حسين (ع ) بر بالين او آمد و فرمود: اى مسلم بن عوسجه ! خدا تو را رحمت كند.سن او بيش از ۶۰ سال بود.

۲۴ – قيس بن مسهر

 مردى شريف و شجاع و از مخلصين در محبت اهل بيت (ع ) است .او نامه مسلم را كه حاوى خبر بيعت كوفيان بود به مكه برد و تسليم امام حسين (ع) كرد. حضرت نامه اى كه در آن خبر حركت خويش را به سوى كوفه بود، نوشت و توسط او براى كوفيان فرستاد.او را در ميانه راه دستگير و به نزد ابن زياد بردند و از او خواستند كه بالاى منبر رفته و حسين را دشنام دهد. او در بالاى منبر گفت : اى مردم ! حسين بن على بهترين خلق خداست پس دعوت او را اجابت كنيد، و بر عبيدالله و پدرش لعنت فرستاد.قيس را از بالاى دارالاماره كوفه به زمين پرتاپ كرده به شهادت رساندند.

۲۵ – عمرو بن خالد الاسدى

۲۶ – سعد عمرو

از بزرگان كوفه و شيعيان با اخلاص بود.و پس از خيانت مردم كوفه و تنها گذاشتن مسلم بن عقيل ، مخفى گشت .وى پس از به شهادت رسيدن قيس بن مسهر به همراه غلامش ‍ سعد از كوفه خارج شده و به سپاه امام حسين (ع ) پيوستند.عمرو و سعد به همراه عده اى در روز عاشورا در اول جنگ به دشمن حمله كرده و به شهادت رسيدند.وقتى خبر شهادت آنها به امام حسين (ع ) رسيد، آن حضرت به طور مكرر براى آنان رحمت مى فرستاد.

۲۷ – ابو ثمامه عمرو الصائدى

او از چهره هاى سرشناس شيعه در كوفه بود.از اصحاب على (ع ) و در جنگها در ركاب آن حضرت بود. از طرف مسلم بن عقيل مسئوليت جمع آورى كمكهاى مالى و خريد اسلحه را داشت .پس از خيانت مردم كوفه ، به لشكر حسين (ع ) پيوست. وى در روز عاشورا نزد حضرت آمده و گفت : … دوست دارم در حالى با خدا ملاقات كنم كه نماز ظهر امروز را كه وقتش نزديك شده خوانده باشم .حسين (ع ) در جوابش فرمود: نماز را به ياد آوردى ، خدا تو را از نماز گزاران قرار دهد.ابو ثمامه پس از خواندن نماز ظهر به امامت حضرت ، به ميدان كارزار رفته و به شهادت رسيد.

۲۸ –  برير بن حضير(خضير)

 شخصى عابد و زاهد و از اساتيد قرآن بود.از اصحاب على (ع ) بود و از اشراف كوفه به شمار مى رفت .وى از كوفه به مكه رفته و به امام حسين (ع ) پيوست و همراه حضرت به كربلا آمد.در روز عاشورا با دشمن چنين سخن گفت : … اين آب فرات است و حيوانات صحرا از آن استفاده مى كنند ولى پسر رسول خدا از آن محروم باشد، آيا پاداش خدمات محمد (ص ) اين است ؟روز عاشورا با دشمن به كارزار پرداخت تا به شهادت رسيد.

۲۹ – عابس بن ابى شبيب

از رجال برجسته شيعه ، عابد و شب زنده دار و سخنورى توانا بود.او از قبيله بنى شاكر است . اين قبيله از مخلصين در محبت على (ع ) بودند و آن حضرت در جنگ صفين درباره آنها فرمود: اگر تعدادشان به هزار نفر مى رسيد، خداوند به شايستگى عبادت مى شد.او در روز عاشورا به حسين (ع ) گفت: اى حسين ! مطمئن باش ، به خدا در روى زمين كسى نزد من محبوب تر و عزيزتر از تو وجود ندارد.از دلير مردان عرب بود و كسى ياراى جنگ تن به تن با او را نداشت ، لذا روز عاشورا از هر طرف به سوى او سنگ پرتاب كردند و او نيز سپر و نيزه را كنار گذاشت و با شمشير به جنگ دشمن رفت . او را محاصره كرده و به شهادت رساندند.

۳۰ – شوذب بن عبدالله

او از بزرگان شيعه و از جنگجويان انگشت شمار بود.حافظ و حامل حديث از على (ع ) بود و مردم شيعه براى اخذ حديث به وى مى رسيدند.وى همراه مولايش عابس از مكه تا كربلا با سپاه امام حسين (ع ) بود. از او سئوال كردند كه چه خواهى كرد؟ گفت : در كنار پسر دختر رسول خدا مى جنگم تا كشته شوم .وى در روز عاشورا به ميدان جنگ رفته و به شهادت رسيد.

۳۱ – حنظله بن اسعد

او از شخصيتهاى شيعه ، شجاع ، فصيح و قارى قرآن بود.حنظله موقع ورود امام حسين (ع ) به كربلا خدمت آن حضرت رسيد.به لشكر ابن سعد گفت : اى مردم !… دست به قتل حسين (ع ) نزنيد كه مستحق عذاب الهى خواهيد شد.حنظله روى به حضرت كرد و گفت : درود بر تو اى حسين …خداوند ميان ما و شما در بهشتش ارتباط برقرار کند وى در روز عاشورا با شمشير آخته به دشمن حمله كرد و پس از مبارزه اى شجاعانه به درجه شهادت رسيد.

۳۲ – عبدالرحمن الارحبى

 او مردى بزرگوار، شجاع و دلاور بود.وى به همراه قيس ، نامه هاى مردم كوفه را در مكه به خدمت حسين (ع ) رسانيد.حسين (ع ) او را با مسلم بن عقيل به سوى كوفه فرستاد، ولى دوباره به خدمت آن حضرت بازگشت و تا كربلا همراه سپاه ايشان بود.وى در روز عاشورا وقتى وضع را سخت ديد اجازه ميدان گرفت و جنگيد تا به شهادت رسيد.

 ۳۳ – سيف بن الحارث الهمدانى و  ۳۴ – مالك بن عبدالله الهمدانى و  ۳۵ – شبيب

سيف و مالك پسر عموى يكديگر بوده و به همراه غلامشان شبيب به سپاه حسين (ع ) پيوستند. روز عاشورا آن دو در حالى كه مى گريستند به خدمت حضرت رسيدند. امام (ع) فرمود: چرا گريه مى كنيد؟ آن دو گفتند: فدايت شويم ، براى خودمان گريه نمى كنيم ولى براى شما گريه مى كنيم كه در محاصره دشمن قرار گرفته ايد و ما بيش از جانمان چيزى نداريم تا با آن از تو حمايت كنيم . حضرت به آنها فرمود: خداوند از بابت علاقه و همدرديتان با من به شما پاداش دهد. آن دو در حاليكه يكديگر را حمايت مى كردند به جنگ دشمن رفته و به شهادت رسيدند.

۳۶ – هانى بن عروه

او از اصحاب رسول خدا (ص ) و رئيس قبيله مذحج بود.وى و پدرش از خواص ياران على (ع ) بشمار مى رفتند و در جنگ جمل ، صفين و نهروان ملازم ركاب آن حضرت بودند. منزل هانى در كوفه مخفى گاه مسلم بن عقيل گشته بود.ماموران دستگيرش كردند و به دارالاماره بردند. ابن زياد با عصايى كه داشت چنان به صورت هانى زد كه بينى او شكسته و خون از محاسنش فرو ريخت و لباسهايش خون آلود گشت .به دستور عبيدالله او را به بازار برده و در مقابل چشم مردم گردن زدند.وى از شهداى نهضت حسينى در كوفه است .سن او بيش از ۸۰ سال بود.

 ۳۷ – جناده بن الحارث المذحجى  و ۳۸ – واضح

جناده از بزرگان مشهور شيعه و از ياران على (ع ) بود. او با مسلم بن عقيل در شهر كوفه بيعت كرد، ولى چون عهد شكنى مردم را ديد، همراه با غلام پدرش واضح تركى و جماعتى ديگر به سوى حسين (ع ) حركت كردند. در روز عاشورا جناده و همراهانش به محاصره دشمن در آمدند، گرچه حضرت عباس آنها را نجات داد ولى حاضر نشدند كه سالم برگردند، لذا جنگيدند و به شهادت رسيدند. هنگامى كه واضح هنگام جنگ با دشمن به زمين افتاد، حسين (ع ) بسوى او شتافت و صورت به صورت او گذاشت . واضح در حالى كه به اين رفتار امام مباهات مى كرد به شهادت رسيد.

۳۹ – مجمع بن عبدالله  و ۴۰ – عائذ بن مجمع

پدر مجمع از اصحاب رسول خدا (ص ) بوده و خودش از ياران على (ع ) است .مجمع و پسرش عائذ همراه با تعدادى از كوفه خارج و به امام حسين (ع ) پيوستند.امام حسين (ع ) از آنها درباره مردم كوفه پرسيد: آنها گفتند: بزرگان كوفه رشوه هاى كلانى گرفته و دوستدار حكومت شده اند، اما بقيه مردم دلهايشان به شما گرايش دارد، ولى فردا شمشيرهايشان بر عليه شما خواهد بود. اين پدر و پسر در روز عاشورا با هم به شهادت رسيدند.

۴۱ – نافع بن هلال

 او مردى بزرگوار و شجاع و قارى قرآن و نويسنده حديث بود.وى از ياران على (ع ) بوده و در جنگهاى جمل ، صفين و نهروان حضور داشت .نافع در خطاب به حسين (ع ) گفت : … به خدا سوگند از حكم خدا باكى ندارم و ملاقات با خدا براى ما ناپسند نيست ، زيرا ما با نيت و بصيرت خودمان دوستدار تو را دوست ، و دشمنت را دشمن مى داريم . او در روز عاشورا نامش را بر روى تيرهاى مسمومش نوشته و به سوى دشمن پرتاب نمود. وقتى تيرهايش تمام شد، با شمشير به دشمن حمله كرد.دشمن اطراف نافع را گرفته با پرتاب سنگ بازوان او را شكسته و اسيرش كردند و به نزد ابن سعد آوردند، سپس شمر با ضربتى او را به شهادت رساند.

۴۲ – حجاج بن مسروق

او از ياران على (ع ) و از شيعيان كوفه است .وى از كوفه خود را به امام حسين (ع ) در مكه رساند و همراه امام به كربلا آمد. موذن سيدالشهدا بود و در پنج وقت ، اذان مى گفت .در روز عاشورا به ميدان رفت و در حالى كه غرقه در خون بود، برگشت . حضرت فرمود: من هم پشت سر تو به ملاقات جد و پدرم نايل خواهم شد.سپس حجاج دوباره به ميدان رفت و جنگيد تا به شهادت رسيد.

۴۳ – عمرو بن قرظه

پدرش قرظه از اصحاب رسول خدا (ص ) و از ياران على (ع ) بود.عمرو قبل از شروع جنگ در كربلا، به امام حسين (ع ) پيوست .در روز عاشورا به ميدان رفت و جنگيد، ولى به سوى حسين (ع ) برگشت تا آن حضرت را از دشمن محافظت كند.او خود را سپر حضرت كرده و تيرها به صورت و سينه اش بر خورد مى كرد تا آسيبى به امام حسين (ع ) نرسد.در حالى كه بدنش پر از جراحت شده بود، رو به حضرت كرد و گفت : يا بن رسول الله ! آيا به عهد خود وفا كردم ؟ حضرت فرمود: در بهشت جلوى من خواهى بود و سلام مرا به رسول خدا برسان . در همين لحظه عمرو به زمين افتاد و به شهادت رسيد.

۴۴ – عبدالرحمن بن عبد ربه

او از اصحاب رسول خدا (ص ) و از ياران با اخلاص على (ع ) بود.وى از كسانى است كه به حادثه غدير خم گواهى داد و گفت : از رسول خدا (ص ) كه فرمود: آگاه باشيد همانا خداى عز و جل ولى من است و من ولى مومنين ، پس هركس من مولاى او هستم ، على مولاى اوست .على (ع ) قرآن را به او تعليم داد و او را تربيت كرد. او همراه امام حسين از مكه به كربلا آمد.در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسيد.

۴۵ – جناده بن كعب  و ۴۶ – عمرو بن جناده

عمرو همراه پدرش جناده و مادرش ، از مكه با سپاه امام حسين (ع ) بودند.جناده و در روز عاشورا، در حمله اول به شهادت رسيد.عمرو كه نوجوانى بيش نبود، در روز عاشورا پس از شهادت پدر نزد حسين (ع ) آمد و گفت : به دستور مادرم آمده ام ، لذا امام (ع ) اجازه رفتن به ميدان جنگ را به او داد.
دشمن پس از شهادتش ، سر او را از تن جدا كرده و به سوى حسين (ع ) پرتاب كرد.مادر سر فرزند را برداشت و به سر يكى از سپاهيان ابن سعد زد و او را به هلاكت رساند.

۴۷ – سعد بن الحارث الانصارى  و ۴۸ – ابوالحتوف بن الحارث

اين دو برادر (قبل از واقعه كربلا) در گروه محكمه (خوارج ) بودند.آنها همراه با عمر بن سعد براى جنگ با حسين (ع ) از كوفه خارج شدند.در روز عاشورا چون صداى استغاثه امام بلند شد كه مى فرمود: آيا كسى نيست كه به ما كمك كند؟ اين دو برادر، از سپاه ابن سعد خارج شده و به كمك حسين (ع ) شتافتند و با سپاهيان كوفه جنگيدند تا به شهادت رسيدند.

۴۹ – زهير بن القين

او از شخصيتهاى برجسته كوفه بود.وى نخست از طرفداران عثمان بود. اما در بازگشت از زيارت خانه خدا، در ميانه راه به كاروان حسين (ع ) برخورد نمود و با عنايت الهى از ياران آن حضرت گشت .وى با همسرش با كاروان حسين (ع ) به كربلا آمد.در شب عاشورا از جا برخواست و گفت : به خدا سوگند اگر هزار بار كشته شوم و زنده گردم هرگز از يارى حسين (ع ) و جوانانش دست بر نخواهم داشت .او فرمانده جناح راست سپاه حسين (ع ) بود.وى در روز عاشورا پس از اقامه نماز با امام حسين (ع )، به ميدان نبرد رفته و به شهادت رسيد.

 ۵۰ – سلمان بن مضارب

او پسر عموى زهير بن القين بود.سلمان همراه با زهير در سال ۶۰ هجرى به حج مشرف شده بود. در بازگشت ، در ميانه راه با هدايت يافتن زهير او نيز جزو ياران حسين (ع ) گشت .در روز عاشورا سلمان همراه چند نفر ديگر بعد از اداى نماز ظهر با امام حسين (ع )، به ميدان نبرد رفته و سپس به شهادت رسيدند.

۵۱ – سويد بن عمرو الخثعمى

مردى شريف و كثيرالصلوه و دلير و صاحب تجربه در جنگها بود.او يكى از دو نفرى است كه تا لحظات آخر در كنار امام حسين (ع ) بود.سويد در روز عاشورا قدم پيش گذاشت و جنگيد تا بدنش پر از جراحت شد و از اسب نقش زمين گشت و به رو افتاد، لذا دشمن گمان كرد كه او كشته شده است .او كه زخمى بود، چون شنيد كوفيان شادى كنان مى گويند: حسين كشته شد با همان تن مجروحش از جا بر خاست و با خنجرى كه داشت ، به جنگ پرداخت تا به شهادت رسيد.چون شهادتش پس از شهادت امام (ع ) بود، او را آخرين كشته ميدان كربلا گفته اند.

۵۲ – ابوالشعثا الكندى

نام او يزيد بن زياد مى باشد و مردى شريف ، دلير و جسور و تير اندازى ماهر بود.وى پيش از ملاقات حسين (ع ) با حر، از كوفه به سوى آن حضرت رفت .ابوالشعثا در روز عاشورا سواره مى جنگيد، چون اسبش پى شد، روى زانو در محضر امام (ع ( نشست و تيرهاى فراوانى به طرف دشمن پرتاب كرد و جمعى از آنان را به هلاكت رساند.امام حسين (ع ) براى وى چنين دعا مى كرد: خدايا! تيرش را به هدف برسان و بهشت را پاداش او قرار ده .چون تيرهايش تمام شد، از جا برخاست و با شمشير جنگيد تا به شهادت رسيد.

۵۳ – بشير بن عمروالحضرمى

 او از تابعين بود (از كسانى كه اصحاب رسول خدا را درك كرده اند) دلاورى فرزندان او در جنگها معروف است .قبل از شروع جنگ به امام حسين (ع ) پيوست .در روز عاشورا در حالى كه مشغول جنگيدن بود به او گفته شد كه : فرزندت در مرز رى اسير گشته است .امام حسين (ع ) به او فرمود: خدا رحمتت كند، من بيعتم را از تو برداشتم ، برو و در آزادى پسرت كوشش كن . بشير گفت : درندگان مرا پاره پاره كنند اگر از تو جدا شوم .او در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسيد.

۵۴ – عبدالله بن عروه (عزره) و ۵۵ – عبدالرحمن بن عروه (عزره)

 اين دو برادر از اشراف و دليران كوفه بودند.جدشان از ياران على (ع ) بوده و در جنگهاى آن حضرت شركت داشت .عبدالله و عبدالرحمن در كربلا به خدمت امام حسين (ع ) رسيدند.آنها در روز عاشورا به نزد حضرت آمده و سلام كردند و گفتند: دوست داريم كه در برابرت مبارزه كرده و از حريم تو دفاع كنيم . حضرت به آنها فرمود: آفرين باد بر شما!اين دو برادر در حاليكه نزديك امام بودند با دشمن جنگيده تا به شهادت رسيدند.

۵۶ – عبدالله بن عمير الكلبى و  ۵۷ – ام وهب النمريه

عبدالله مردى دلاور و از مسيحيان كوفه بود كه با ديدن كثرت لشكريان كوفه براى قتل امام حسين (ع ) مسلمان شد.وى شب هنگام همراه با همسرش ام وهب به سوى كربلا حركت كرده و به خدمت امام حسين (ع ) رسيدند.عبدالله در روز عاشورا به ميدان جنگ شتافت در حالى كه جراحاتى بر بدنش وارد شده بود، همسرش ام وهب به ميدان آمده و به او گفت : پدر و مادرم به فدايت ، در برابر فرزند رسول خدا با دشمن مبارزه كن .پس از شهادتش ، ام وهب بر بالين او نشست و گفت : بهشت تو را گوارا باد! از خدا مى خواهم كه مرا همراه تو در بهشت قرار دهد.در اين هنگام ، دشمن عمودى آهنين را بر سر ام وهب فرود آورد و در كنار شوهر شهيدش جان سپرد.

۵۸ – مسلم بن كثير و  ۵۹ – رافع بن عبدالله

مسلم از تابعين (كسانى كه ياران پيامبر را درك كرده اند مى باشد(. او از ياران على (ع ) بوده و در يكى از جنگهاى آن حضرت پايش آسيب ديده و معلول گرديد.او به همراه غلامش رافع از كوفه خارج شدند و نزديك فرود آمدن امام حسين (ع ) به كربلا، به آن حضرت پيوستند.مسلم در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسيد، اما غلامش ‍ رافع بعد از نماز ظهر و در برابر حضرت (ع ) به شهادت رسيد.

۶۰ – نعمان بن عمرو الازدى  و ۶۱ – جلاس (الحلاس ) بن عمرو

اين دو برادر از مردم كوفه و از اصحاب على (ع ) بودند و جلاس در كوفه جز نظاميان آن حضرت بود.آنها با سپاه عمر بن سعد از كوفه خارج شدند. چون ابن سعد شروط و پيشنهادات امام حسين (ع ) را نپذيرفت ، آن دو به لشكر حضرت پيوستند.نعمان و جلاس در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسيدند.

 ۶۲ – يزيد بن ثبيط   و ۶۳ –  عبدالله بن يزيد

۶۴ – عبيدالله بن يزيد

يزيد از شيعيان بصره و در ميان قومش شريف و بزرگوار بود.او با دو تن از فرزندانش عبدالله و عبيدالله و عده اى ديگر از بصره بيرون آمده و در محلى به نام (ابطح ) در نزديكى مكه به امام حسين (ع ) پيوستند. يزيد روز عاشورا در جنگ تن به تن به شهادت رسيد ولى دو فرزندش در حمله اول كه دسته جمعى بود به شهادت رسيدند.

۶۵ – عامر بن مسلم العبدى و  ۶۶ – سالم

عامر از شيعيان بصره بود.او به همراه غلامش سالم و عده اى از شيعيان بصره به سوى امام حسين (ع ) حركت كرده و خدمت آن حضرت رسيدند.
عامر و سالم در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسيدند.
۶۷ – مسعود بن الحجاج  و  ۶۸ – عبدالرحمن بن مسعود

مسعود و پسرش از شيعيان نامى و از شجاعان مشهور بودند.هر دو با لشكر عمر بن سعد از كوفه خارج شدند ولى پيش از درگيرى ، به سپاه امام حسين (ع ) پيوستند.مسعود و عبدالرحمن در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسيدند.

۶۹ – عمار بن حسان

او از شيعيان مخلص و دليران صاحب نام بود.پدرش حسان از ياران على (ع ) بود، كه در جنگ جمل و صفين شركت جست و در جنگ به شهادت رسيد.
عمار از كسانى است كه از مكه همراه با حسين (ع ) بود.او در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسيد.
۷۰ – قاسط بن زهير ۷۱ – كردوس بن زهير

۷۲ – مقسط بن زهير

اين سه برادر از ياران على (ع ) بوده و جز پيشتازان در جنگهاى آن حضرت بودند.پس از شهادت على (ع ) در كنار امام حسن مجتبى (ع ) قرار گرفته و در كوفه اقامت گزيدند.آنها شبانه خود را در كربلا به امام حسين (ع ) رساندند.سه برادر در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسيدند.

۷۳ – مجمع بن زياد الجهنى و ۷۴ – زباد بن مهاجر و ۷۵ – عقبه بن الصلت

اين سه در منزلگاه جهينه در اطراف مدينه زندگى مى كردند.زمانى كه حسين (ع ) از كنار اين منزلگاه عبور مى كرد، آنان به حضرت پيوستند.
گرچه بعضى از اطراف حضرت پراكنده شدند، اما آنها در سپاه حضرت باقى ماندند.آنها در روز عاشورا به فيض شهادت رسيدند.

۷۶ – حر بن يزيد الرياحى

 حر در دوران جاهليت و اسلام ، در ميان قومش مورد احترام بود.هنگامى كه از قصر ابن زياد خارج مى شد تا براى مقابله با امام حسين (ع ) برود، صدايى شنيد كه مى گويد: اى حر، بهشت بر تو مژده باد!برگشت ولى كسى را نديد. به خود گفت : جنگ با حسين و بهشت ؟!در ابتدا با هزار جنگجو، در ميانه راه جلو كاروان حسين (ع ) را گرفت .وقتى متوجه شد كه عمر بن سعد پيشنهاد امام حسين (ع ) را نپذيرفته و قصد كشتن آن حضرت را دارد، در حالى كه سپرش را وارونه بود خود را به سپاه امام رسانيد.حر بر حسين (ع ) سلام كرد و گفت : فدايت شوم ! من !همانم كه جلوى تو را گرفتم ولى پشيمانم ، آيا توبه ام پذيرفته مى شود؟امام (ع ) فرمود: بلى ، خدا توبه ات را مى پذيرد.او در روز عاشورا با شجاعتى تمام ، جنگ سختى كرد تا به شهادت رسيد و آن وعده بهشتى را كه شنيده بود، تعبير گشت .
۷۷ – حجاج بن بذر التميمى  ۷۸ – قعنب بن عمر النمرى
آن دو از مردم بصره بودند. حجاج حامل نامه مسعود بن عمرو (يكى از اشراف و بزرگان ) را كه در پاسخ به نامه امام حسين (ع ) نوشته بود، تقديم آن حضرت كرد. حجاج و قعنب همراه حضرت بودند تا در حمله اول روز عاشورا به شهادت رسيدند. عده اى شهادت حجاج را در جنگ تن به تن در بعد از ظهر عاشورا گفته اند.
۷۹ – سعيد بن عبدالله الحنفى
او از بزرگان ، دليران و زاهدان شيعه در كوفه بود. سعيد نامه هاى مردم كوفه را به امام حسين (ع ) رساند، حضرت جواب آن نامه ها را نيز توسط او به كوفه ارسال نمود.او از كسانى است كه در مقابل مسلم بن عقيل در كوفه از جا برخاست و گفت : به خدا سوگند آماده يارى حسين و قربانى شدن در راهش شده ام .در روز عاشورا چون حسين (ع ) نماز ظهر را خواند جنگ سختى در گرفت ، سعيد جلوى امام ايستاد و با صورت و سينه و پهلوهايش به استقبال تيرها مى رفت تا امام اصابت نكند.هنگاميكه به زمين افتاد، گفت : يا بن رسول الله ! آيا به عهد خود وفا كردم ؟ حضرت فرمود: بلى ، تو در بهشت جلوى من خواهى بود و سپس به شهادت رسيد.

۸۰ – سوار بن منعم

او قبل از شروع جنگ ، از كوفه به كاروان امام حسين (ع ) پيوست .در روز عاشورا و در حمله اول شركت كرد، اما مجروح گرديد و توسط سپاه كوفه اسير گشت . او را نزد عمر بن سعد بردند، ابن سعد خواست او را به قتل برساند ولى خويشان او وساطت نموده او را آزاد كردند.چون جراحات او شديد بود، شش ماه پس از واقعه كربلا به شهادت رسيد.

۸۱ – عمرو بن عبدالله الجندعى

او از كسانى است كه قبل از شروع جنگ ، خود را به كربلا رسانده و به امام حسين (ع ) پيوست .او در روز عاشورا در ركاب آن حضرت جنگيد تا نقش زمين گشت ، دشمن يك ضربت كارى بر سرش وارد آورد. قوم و قبيله اش تن مجروح او را از ميدان نبرد خارج كردند.عمرو كه جراحات سختى برداشته بود تا يك سال پس از واقعه كربلا در بستر بيمارى بود، اما بر اثر همان جراحات به شهادت رسيد.

۸۲ – موقع بن ثمامه

او شبانه همراه با عده اى خود را به كربلا رسانده و به امام حسين (ع ) پيوست .او در روز عاشورا در ركاب آن حضرت جنگيد تا نقش زمين گشت ، قوم و قبيله اش او را نجات داده ، به كوفه آوردند و پنهانش نمودند.ابن زياد از مخفيگاه او مطلع شد تا خواست او را به قتل برساند، عده اى وساطت كردند. لذا دستور داد او را به غل و زنجير بسته به منطقه اى به نام الزاره (عمان فعلى ) تبعيدش كنند.موقع در اثر جراحات وارده و بعد از يكسال جان به جان آفرين تسليم كرد.
۸۳ – سعد بن الحارث  ۸۴ – نصر بن ابى نيزر  ۸۵ – حارث بن نبهان
سعد، نصر و حارث ابتدا از غلامان حضرت على (ع ) و سپس امام حسن مجتبى (ع ) بودند. پس از شهادت آن دو معصوم (ع )، به خدمت امام حسين (ع ) در آمدند.آنها همراه حضرت از مدينه به مكه و از آنجا به كربلا آمدند.اين سه غلام در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسيدند.
۸۶ – منجح بن سهم منجح غلام امام حسن مجتبى (ع ) بود كه به همراه فرزندان آن حضرت در كربلا حضور داشت
۸۷ – قارب بن عبدالله قارب غلام امام حسين (ع ) و مادرش كنيز آن حضرت بود.
اين دو غلام در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسيدند.

۸۸- اسلم بن عمرو

او از خدمتگزاران امام حسين (ع ) بود.وى در روز عاشورا جنگيد تا نقش بر زمين گشت .حضرت به بالين اسلم آمد، و او را در آغوش گرفت ، و صورت به صورتش گذاشت .اسلم لبخندى زد و گفت : كيست مثل من ، كه حسين (ع ) صورت به صورتش ‍ گذاشته باشد؟ آن گاه روح از بدنش پرواز كرد.

۸۹ – سليمان بن رزين

او از خدمتگزاران امام حسين (ع ) بود.امام حسين (ع ) هنگاميكه در مكه بود نامه هايى را كه به روساى قبائل بصره نوشته بود، به وسيله سليمان فرستاد. اما يكى از آن ها خيانت نموده سليمان را به نزد عبيدالله بن زياد (زمانى كه هنوز به سوى كوفه حركت نكرده بود) برد.عبيدالله تا نامه حضرت به روساى قبايل را خواند، دستور داد سليمان را گردن بزنند.او يكى از شهداى نهضت حسينى در بصره است .

۹۰ – جون

او غلام ابوذر يار با وفاى پيامبر(ص ) است .جون هميشه ملازم اهل بيت (ع ) بود، او از مدينه به مكه و تا كربلا همراه حضرت بود.او در مقابل حسين (ع) ايستاد و گفت : اى پسر رسول خدا!من در صلح كنار شما باشم و در سختى شما را تنها بگذارم ؟ بوى بدنم بد، جسمم پست و رنگم سياه است . عنايتى بفرما تا بدنم خوشبو، جسمم شريف و رنگم سفيد شود.جون در روز عاشورا به ميدان جنگ رفته و سپس به شهادت رسيد.پس از شهادتش امام حسين (ع ) فرمودند: خدايا!رويش را سفيد، بويش را عطرآگين و او را با نيكان محشور فرما.
۹۱ – سالم بن عمرو سالم غلام بنى المدينه و از شيعيان كوفه بود كه به سپاه امام حسين (ع ) پيوست
۹۲ – جابر بن الحجاج جابر غلام عامر بن نهشل و مردى دلير و جنگجو بود كه در كربلا به محضر حضرت (ع ) رسيد.
اين دو غلام در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسيدند.
۹۳ – عمار بن سلامه الهمدانى، عمار از اصحاب رسول خدا (ص ) است
۹۴ – نعيم بن العجلان الانصارى، نعيم از شجاعان و شعراى عرب به شمار مى رود.
آن دو از ياران على (ع ) بودند و در بعضى از جنگها در ركاب آن حضرت جنگيدند. آن دو كه از حركت امام حسين (ع ) به عراق با خبر شدند، به آن حضرت پيوستند و در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسيدند.

۹۵ – جبله بن على الشيبانى  ۹۶ – حباب بن عامر التيمى
آن دو از شجاعان و شيعيان كوفه هستند.هردو جزو بيعت كنندگان با مسلم بن عقيل بودند. پس از شهادت مسلم آنها از كوفه بيرون آمده و به سپاه حسين (ع ) پيوستند.جبله و حباب در روز عاشورا مردانه جنگيدند تا به فيض شهادت رسيدند.
۹۷ – اميه بن سعد الطائى  ۹۸ – جندب بن حجير الكندى
آن دو از بزرگان شيعه و از ياران على (ع ) بودند.اميه و جندب قبل از شروع جنگ خود را به سپاه حسين (ع ) رساندند. آن دو روز عاشورا و در آغاز جنگ به شهادت رسيدند.
۹۹ – يزيد بن مغفل المذحجى  ۱۰۰ – عبدالله بن بشر الخثعمى
آن دو از مردان دلير و حاميان حق بودند.يزيد بن مغفل كه از ياران على (ع ) بود، در مكه به حسين (ع ) پيوست و همراه ايشان به كربلا آمد. عبدالله كه با سپاه عمر بن سعد از كوفه بيرون آمده بود در فرصت مناسب به ياران حسين (ع ) پيوست .آن دو روز عاشورا به فيض شهادت رسيدند.
۱۰۱ – زاهر بن عمرو  ۱۰۲ – حارث بن امر القيس
آن دو از قبيله بنى كند هستند. زاهر كه در شجاعت و محبت اهل بيت (ع ) مشهور بود، در سال ۶۰ هجرى به حج رفت و سپس به سپاه امام حسين (ع ) پيوست .حارث كه با سپاه عمر بن سعد از كوفه خارج شده بود، در فرصت مناصب به ياران حضرت ملحق گرديد. هر دو در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسيدند.
۱۰۳ – عمر بن ضبيعه ۱۰۴ – بكر بن حى
آن دو از قبيله بنى تيم هستند. عمر بن ضبيعه مردى شجاع بود. او افتخار درك رسول خدا (ص ) را داشته است .آنها به همراه سپاه عمر بن سعد از كوفه خارج شدند و در موقعيت مناسب به ياران حسين (ع ) پيوستند. عمرو و بكر در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسيدند.
۱۰۵ – عبد الا على بن يزيد الكلبى  ۱۰۶ – عماره بن صلخب الازدى
آن دو از جنگجويان دلير و از شيعيان كوفه هستند. آنها با مسلم بن عقيل بيعت كردند و پس از شهادت مسلم و هانى در كوفه دستگير شدند. ابن زياد دستور داد عبد الا على و عماره را به ميان قبيله شان برده و گردن بزنند. آن دو از شهداى نهضت حسينى در كوفه هستند.
۱۰۷ – زهير بن سليم    ۱۰۸ – قاسم بن حبيب
آن دو از قبيله بنى ازد و از شيعيان كوفه بودند. زهير و قاسم با سپاه عمر بن سعد از كوفه بيرون آمده و در موقعيت مناسب به ياران حسين (ع ) پيوستند. آن دو در حمله اول روز عاشورا به شهادت رسيدند.
۱۰۹ – ضرغامه بن مالك ۱۱۰ – كنانه بن عتيق
آن دو از قبيله بنى تغلب و از شيعيان كوفه بودند. ضرغامه با مسلم بن عقيل بيعت كرد. او پس از شهادت مسلم ، با سپاه عمر بن سعد از شهر خارج شده و در فرصت مناسب خود را به ياران حسين (ع ) رسانيد. وى پس از نماز ظهر روز عاشورا در جنگ تن به تن به شهادت رسيد. كنانه از اصحاب رسول خدا (ص ) و از زاهدان و قاريان قرآن بود. او در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسيد.
۱۱۱ – سيف بن مالك ۱۱۲ – ادهم بن اميه
آن دو از قبيله بنى عبد قيس و از شيعيان بصره بودند. سيف و ادهم همراه با عده اى ديگر از بصره خارج شده و در محلى به نام ابطح در نزديكى مكه به امام حسين (ع ) پيوستند. ادهم در حمله اول روز عاشورا و سيف بعد از نماز ظهر در جنگ تن به تن به شهادت رسيدند.
۱۱۳ – جو ين بن مالك التيمى
او شيعه علوى بود. چون به قبيله بنى تيم وارد شده بود لذا همراه آنها به سوى امام حسين (ع ) رفت تا با او بجنگد. وقتى پيشنهادات حسين (ع ) از جانب عمر بن سعد در شد، جوين به همراه عده اى شبانه به ياران حضرت پيوستند. او در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسيد.
۱۱۴ – زياد ابو عمره ۱۱۵ – حبشى بن قيس
آن دو از قبيله بنى همدان هستند. زياد محضر پيامبر (ص ) را درك كرده است . او مردى شب زنده دار و پرهيز كار بود.سلمه جد حبشى از اصحاب رسول خدا بوده است .

لازم به ذکر است در این نوشته از كتاب معروف ابصار العين فى انصار الحسين، مرحوم سماوى (ره ) (ترجمه عقيقى بخشايشى ) که تعدد یاران سید الشهداء را ۱۱۵ تن ذکر کرده استفاده شده و  بعضى ديگر از منابع و ماخذ استفاده شده :وقعه الطف از ابى مخنف، تحقيق: از محمد هادى يوسفى و قصه كربلا ازعلى نظرى منفرد و فرهنگنامه عاشورا از جواد محدثى و چهره حقيقى قيام حسينى از عبدالكريم قزوينى و کتاب شهداى كربلا از حجت الاسلام محمد باقر روشندل  معاونت فرهنگى سازمان عقيدتى سياسى ارتش استفاده شده است.

گذاشتن پاسخ