هر چه مي خواهي بگو !

ava2

هر چه مي خواهيــــ بگو !

آماده ام براي هر نظر تندت و گاها فحش هايــ پر از تعصبت بانو !

من حالم به هم مي خورد

حالم به هم مي خورد

حالم به هم مي خورد

“”” از همه ي آنهايي ك بويــــ ياس را از من گرفتند ! “””

تا به الآنش تحمل كرده ام

تا كي ببينم و هيچ نگويم؟

تو از من بدت بيايد …… به خاطر اين لحن تندم…..مهم نيست !

مي خواهي ناراحت شوي از حرف هايم….باز هم مهم نيست !

مادرم اين روزها غصه اش اينست تابوتش چ شكل باشد تا حجم بدن نحيفش معلوم نشود

آن وقت…

تو بي حيا

تو بي عفت

تو بي چشم و رو…

همه اش عرياني….

بدنت…

نگاه هايت…

صدايت…

راه رفتنت…

كجاي تو حجاب دارد تا من بنازم به آن؟

نگاه هايـــ‌ هرزه ات؟

صدايـــ كش و قوس دارت؟

راه رفتن اَجَق وجَقَت؟

كدامش پاسخ درد بازوي مادرم”سلام الله عليها” مي شود؟

مادرم غصه مي دهيـــ عيب نيست؟

آن وقت هيچ نگويمت تا تو نرنجيـــ آيا؟

تا كي روزه يـــ سكوت داشته باشم تا به ناز شما دختركان برنخورد؟

هوس كرده ام از سر عشق به مادرم”سلام الله عليها” افطار كنم

با اين حرف هايم….

چ شد دختر بودنتان بانوان محترمه؟

همه اش شده ايد نياز….

نازتان را چ شد؟

بندگيــــ شيطان ؟

كارگريــــ شيطان؟

ب چ قيمت آخر؟

مادرك جوانم ۱۸ سال بيشتر نداشت…

مادركم….درد دارد

شب خواب ندارد…

پهلويش

بازويش

درد دارد…

تو چ مي فهميــــ درد چيست؟

مولا تنها شده

خانه سوت و كور است

خانه بي مادر شده

مادركم رفته…

تو چ ميداني يتيمي چيست؟

بي مادريـــ نكشيده ايـــ تا بدانيــــ

مادرم بويـــ ياس ميداد…

بوي ياس را از من مگير دخترك…

چادر مادرم چ كردي؟

چ بلا بر سرش آوردي؟

چادر مادركم بويـــ ياس ميداد نه عطرهاي فرانسوي تو…

اين روسريــــ سه گوش بچگانه ات…

اين پاشنه هاي كفش هايت…تق تق كردنش…

اين مانتوي دوران مَهدَت…

اينها بويــــ ياس را از من گرفته

زماني شهر من بويـــ ياس مي داد

من باز هم ميگويم:

حالم به هم ميخورد از آنهايي كه بويــــ ياس را از من گرفته اند!

گذاشتن پاسخ