نزاع اخباری ها و اصولی ها چه ثمراتی داشت و آیا این نزاع در اثر یک سوء تفاهم نبود ؟

سؤال : درگیریهای بین اخباری ها و اصولی ها به نفع کی و ضرر کی تمام شد ؟ چرا ؟ آیا درگیری میان اخباری و اصولی فقط و فقط ناشی از یک سوء تفاهم نبود ؟ ( ۱۴۳۴/۹/۳ )

جواب : مسألهء اخباری گری و اصولی گری و شعب و فروع مختلف این قضیه ، یکی از مسائل طبیعی است که نظیر آن را در سایر علوم نیز می توان مشاهده کرد. فرض کنید این مسأله که دائرهء حجّیّت عقل تا کجاست ؟ یا این مسأله که آیا اجماع می تواند برای ما موجب احراز حکمی از احکام اسلام شود یا نه ؟ و مسائلی از این قبیل ، بالاخره جزء مسائل علم اصول هستند ، و وقتی مطرح می شوند ، طبیعی است که به این سؤالات پاسخهای متفاوتی داده شود.

این مسائل ، اگر بر اساس روش علمی طرح شوند و برای حلّ آنها راه عاقلانه و عالمانه ( که همان روش علمی به اضافهء اخلاص داشتن و عدم عناد و لجاجت است ) پیموده شود ، این قبیل اختلافات به نفع جریان علم و به نفع همه است. امّا اگر جز این باشد ( یعنی یکی یا بیشتر از شروط لازم برای کار علمی رعایت نشود ) ، همه و بخصوص کسانی که در این مباحثات مقصّر اند ضرر خواهند کرد.

و اتّفاقا در نزاع بین اخباریّون و اصولیّون ، هر دو نوع را می توان مشاهده کرد ؛ هم افراد معتدل ( همچون علّامه مجلسی و شیخ یوسف بحرانی رضوان الله علیهما ) و هم اهل افراط و تعصّب.

امّا اینکه بگوییم درگیری میان اخباری و اصولی « فقط و فقط » ناشی از یک سوء تفاهم بوده و هست ، فکر می کنم در خودِ این ادّعا قدری افراط شده است. متأسّفانه در این جا امکان فرصت ذکر مفصّل تر قضایا را ندارم امّا همینقدر بدانیم که فهم دقیق حرفهای این بزرگان نیاز به مطالعهء همراه با تدبّر و تأمّل آثارشان دارد. بسیاری از تصوّراتی که دربارهء فرقهای بین اصولیّون و اخباریّون وجود دارد ، اشتباه است. مثلاً عدّه ای خیال می کنند یکی از فرقهای اساسی بین آنها این است که اخباری می گوید همهء روایات حجّت اند و اصولی می گوید اینچنین نیست بلکه مثلاً باید بر اساس اعتبار سند حکم به اعتبار روایت کرد ولا غیر. در صورتی که این تصوّر و امثال آن ناشی از عدم مطالعهء کافی است. چند سال پیش ( شاید حدود ۱۴ سال قبل ) رساله ای در باب حجّیّت روایات کتاب « من لا یحضره الفقیه » نوشته بودم که به صورت محدود چاپ شد. یکی از نسخ آن را برای استفادهء طلّاب در کتابخانه ای که معمولا به آنجا رفت و آمد داشتم گذاشته بودم. یکی از اساتید ، که هم در از نظر دروس و سطوح حوزه ( حدّاقلّ در همان منطقه ) معروف بود و هم در دانشگاه مدرک دکترا داشت ، آن را که دید با تعجّب ( و شاید تأسّف ! ) به من گفت : « اخباری شده ای ؟! ». سخن ایشان بر اساس شایعات عوامانه ای بود که وجود دارد ، در حالی که عالم اصولی ای مثل میرزا حسین نائینی رضوان الله علیه ، طبق نقل شاگردش آقا سیّد ابو القاسم خوئی رحمة الله علیه ، می فرموده : « إن المناقشة في أسناد روايات الكافي حرفة العاجز. » یعنی مناقشه در اسانید روایات کتاب « الکافی » و زیر سؤال بردن آنها کار افراد بی سواد یا کم سواد و خلاصه کار کسانی است که بهرهء کافی از علم و توانائی علمی ندارند. بسیار برای آن استاد که در آن منطقه معروفیّت و مسئولیّتی هم دارد متأسّف شدم.   این نکته را برای این تذکّر دادم که حواسمان باشد در مورد این قبیل قضایا ، و البتّه هر مطلب مهمّ دیگری ، تا اطّلاعات کافی پیدا نکرده ایم قضاوت نکنیم.

در این زمینه کتابهای مهمّی وجود دارد که باید دیده شوند ؛ مثلاً « الفوائد المدنیّة » و نیز نقدهایی که بر آن نوشته اند ، مقدّمهء « الحدائق الناضرة » و « الدرر النجفیّة » هر دو از تألیفات علّامه بحرانی رضوان الله علیه و بخشی از اوائل « فرائد الاصول » شیخ انصاری رحمه الله که در مورد مسائل اخباریگری و نقدهای ایشان بر این جریان است و نیز شروحی که بر این بخش از فرائد نوشته شده.

علم را باید از سرچشمه ها و منابع اصلیش دریافت کرد و منابع دست دوم یا چندم ممکن است گمراه کننده باشند. مثلاً کتابی در باب مقایسهء بین نظرات اخباریّون و اصولیّون نوشته شده که چند سال پیش توسّط یکی از مهمترین ناشران ایران به چاپ رسید. خُب کسی که به دنبال این موضوع است طبیعی است که وقتی با این عنوان مواجه می شود بسیار خوشحال خواهد شد ؛ چراکه  می بیند در همین موضوع کسی زحمت کشیده و منابع را دیده و حاصلِ آنها را یک جا در اختیار او قرار داده است. خیلی ها به همین اکتفا می کنند. امّا متأسّفانه این کتاب ( که از قضا پایان نامهء مؤلّف بوده و مورد تقدیر و تقریر اساتید دانشگاه محلّ تحصیلش واقع شده است ) در موراد متعدّد دارای اطّلاعات ناقص و – به دلیل همین نقص – گمراه کننده است و احتمالا دلیل اصلیش عدم مراجعهء کافی و همراه با تدبّر به منابع دست اوّل و عدم مذاکره با اهل علم بوده است ؛ مقصود من از اهل علم کسانی است که در علمی که به دنبالش رفته اند روش علمی را می دانند و بر مبانی و مسائل زیر بنایی آن احاطه دارند.

گذاشتن پاسخ