عزّت امیر المؤمنین علیه السلام

 امیر المؤمنین صلوات الله علیه اوّل مظلوم عالَم است ؛ به این معنا که به هیچ کس به اندازه ای که به ایشان ظلم شد ظلم نشده است. امّا در عین حال یکی از عزیزترین و محترم ترین انسانها در طول تاریخ هم هست و این یکی دیگر از عجائب و غرائب امیر المؤمنین علیه السلام است.

یکی از شعرای اهل طرسوسِ سوریه شخصی است به نام « محمّد مجذوب » که البتّه در بعضی از منابع نام او را « محمّد محبوب » گفته اند که باید تحقیق شود. به هر حال او در ضمن قصیده ای که بنابر آنچه در کتاب « امراء الکوفة و حکّامها » آمده است ، آن را در سال ۱۳۶۷ در نجف اشرف القاء کرده است ، به نوعی به مقایسه میان امیرالمؤمنین علیه السلام و معاویة بن ابی سفیان علیه لعان الله پرداخته است. چقدر معاویة سعی در اخفاء فضائل حضرت امیر سلام الله علیه کرد ؟! چقدر خرج کرد تا در فضائل دشمنان امیر المؤمنین حدیث جعل کنند ؟! چقدر تلاش کرد تا بر منابر امیر المؤمنین را لعن کنند ؟! از هر راهی که می توانست در دشمنی با آن حضرت وارد شد ، امّا کدام یکی از آن دو عزیزتراند ؟! عزّت کدام بیشتر است ؟!

می گوید :

این القصور ابا یزید و لهوها **** و الصافنات و زهوها و السودد

این الدهاء نحرت عزته **** علی اعتاب دنیا زهوها لاینفد

اثرت فانیها علی الحقالذی لو علمت **** هو لوعلمت علی الزمان مخلد

تلک البهارج قد مضت لسبیلها **** وبقیت وحدک عبرة تتجدد

هذا ضریحک لوبصرت ببوسه **** لاسال مدمعک المصیر الاسود

کتل من الترب المهین بخربة **** سکر الذباب بها فراح یعربد

خفیت معالمهاعلی زوارها ***** فکانها فی مجهل لایقصد

والقبة الشماء نکس طرفها ****فبکل جزءللفناء بها ید

اابایزید وتلک حکمة خالق **** تتجلی علی قلب الحکیم فیرشد

ارایت عاقبةالجموح ونزوة اودی **** بلبک غیها المترصد

تعدو بها ظلما علی منحبه دین **** وبغضه الشقاء السرمد

ورثت شمائله براءة احمد **** فیکاد من بریدهیشرق احمد

وغلوت حتی جعلت زمامها **** ارثا لکل مذموم لایحمد

آری ! این است حالِ دشمن خبیثِ امیر المؤمنین صلوات الله علیه. از آن همه شیطنت و سیاستِ شیطانی ، فقط وزر و وبالش برای او مانده است.

بعد شاعر خطاب به معاویة لعنه الله می گوید :

قم و ارمق النجف الاغر بنظرة **** یرتد طرفک و هو باک ارمد

تلک العظام اعز ربک شانها ****فتکاد لولا خوف ربک تعبد

و عجب معنایی است ! دوباره به بیت آخر نظر کنید ؛ خدای تبارک و تعالی به قدری به استخوانهای امیر المؤمنین عزّت داده و شأن آنها را بالا برده که نزدیک است اگر خوف از خدا نباشد پرستیده شوند ! امّا ارزش تو – ای معاویه – چقدر است ؟! تو که با آن حضرت دشمنی می کردی و آن ظلمها را در حقّ او کردی به چه رسیدی ؟! تمام آن چه به دست آوردی از دست تو خارج شده ، و تو مانده ای و عاقبت سوء تو !

این شاعر می گوید اگر خوف خدا نباشد امیر المؤمنین علیه السلام را می پرستند ، و اتّفاقاً همین اتّفاق افتاده است ! یعنی عدّه ای در طول تاریخ بوده اند که آن حضرت را خدا می دانستند ! هرچند این عقیده ای باطل و عین کفر است ( و در جای خود بیان شده است که امیر المؤمنین علیه السلام مقام خود از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم پایین تر معرفی می کند تا چه رسد به خدای تبارک و تعالی ) با این وجود عدّه ای به این مطلب معتقد بوده اند. و این ظاهراً به جهت آن عجایب و غرائبی است که از ایشان ظاهر می شده است. آری ! امیر المؤمنین صلوات الله علیه « مظهر العجائب » است. 

گذاشتن پاسخ