تأمّلاتی در سیاست ( ۱۳ )

مطالعهء احوالات اسنودگراس ؛ یکی از اعضای شرکت بکتل ، نشان می دهد که چگونه ایالات متّحده از طریق همکاری های نفتی و مانند آن با کشورهای دیگر ، می تواند از آنها جاسوسی کند. این مطلب در مورد ایران نیز صادق بوده است. مک کارتنی در کتاب « دوستان بلندپایه » ، که در واقع بیان سرگذشت و فراز و نشیب های شرکت مشهور « بِکتل » است ، می نویسد : « در سال ۱۹۵۴ « مک کی » ، وزیر کشور ایالات متّحده ، اسنودگراس را به عضویّت هیئت بیست و یک نفرهء بررسی امور نفتی نظامی منصوب کرد که وظیفهء آن دادن رهنمود به دولت ایالات متّحده دربارهء آن گروه از مسائل نفت و گاز بود که به امنیّت ملّی و امور دفاعی مربوط می شد. متعاقب این کار ، اسنودگراس چند مؤسّسهء مشاورهء بین المللی تشکیل داد که مرکز آنها در واشنگتن بود و بکتل را در شمار مشتریان خود بحساب می آوردند. مسئولیّت جدید اسنودگراس او را به این سو و آن سوی جهان کشاند. او یکباره در اوائل دههء ۱۹۶۰ در پاکستان به عنوان مشاور دولت این کشور در مورد توسعهء منابع گاز طبیعی ظاهر شد ؛ در ایران به عنوان « مشاور در امور انرژی » شاه ایران استخدام شد ؛ اوقاتی را در سوریه ، نیوزیلند و استرالیا صرف مطالعهء تولید نفت و مس کرد ؛ و در سال ۱۹۷۲ عنوان مشاور نفتی سلطان عمّان را به خود اختصاص داد و به طور همزمان در اردن عنوان مشاور شاه حسین در مورد منابع طبیعی را یدک می کشید. تمام این امور را در حالی به عهده داشت که مشغول ردّ کردن اطّلاعات به سیا و شرکت بکتل بود. »

گذاشتن پاسخ