مونولوگ ( = تک گویی ) در برابر دیالوگ ( = گفتگو ) است ، و هر دو از اصطلاحات ادبیّات هستند. در مونولوگ ، شخصیت داستان یا گویندهٔ شعر و مانند آن ، خطابه یا داستان یا وصف و … را به تنهایی، خطاب به خود یا بینندگان و شنوندگان ، بیان میکند ، در حالی که در دیالوگ ، گفتگوها « بین اثنینی » است.
می گویند یکی از مشهورترین مونولوگ ها در ادبیّات ، این قطعه از شکسپیر است : « بودن یا نبودن : معمّا همین است » ؛ آنجا که هاملت بی آن که متوجّه اُفیلیا شود با خود می گوید : « بودن یا نبودن : معمّا همین است. آیا شرافتمندانه تر است که ضمیر انسان ، تیرِ طالع شوم را تحمّل کند یا در برابر طوفان بلا قد برافرازد و سلاح برگیرد و آن را پایان دهد ؟ » ( مجموعهء آثار نمایشی ویلیام شکسپیر ، ج ۲ ، ص ۹۳۳ )
اگر طَرَفِ شما فقط خودش حرف بزند و شما صِرفاً مستمع باشید ، او به مونولوگ مشغول است ، و اگر شما هم در بحث با او شرکت کنید و با او هم صحبت شوید ، دیالوگ تحقّق یافته است.
در مسائل علمی هم مونولوگ مفید است و هم دیالوگ. امّا در بسیاری از موارد دیالوگ مزایایی دارد که مونولوگ ندارد. به عنوان مثال در دیالوگ ، هر دو ( یا چند ) طَرَف در جهت دادن به مباحثات مؤثّرند و به این ترتیب می توان بیشتر به مسائلی که مورد سؤال و علاقهء همهء شرکت کنندگان در بحث هستند پرداخت. همچنین اگر ابهام و سؤالی برای یکی از « حضّار محترم » پیش بیاید ، می توان آن را به صورت « آن-لاین » مطرح کرد و برای حلّ آن تلاش نمود ، و … . البتّه مونولوگ هم مزایایی دارد که آن دیگری ندارد ، امّا تا آنجا که من فهمیده و دیده ام ، روش انبیاء علیهم السلام بیشتر مبتنی بر دیالوگ بوده است.
در حدیث معتبری نیز از امام جعفر صادق – صلوات الله و سلامه عليه – نقل شده که فرمود : « قال رسول الله صلّي الله عليه و اله : انّ الله عزّ و جلّ يقول : تذاکر العلم بين عبادي ممّا تحيي عليه القلوب الميتة اذا هم انتهوا فيه الي أمري. »
« خدای متعال می فرماید : مذاکرهء علم بین بندگان من از جمله چیزهایی است که موجب زنده شدن قلوب مرده می شود اگر آنها در نهایتِ این مذاکره به امر من برسند. »
گذاشتن پاسخ